که متعلق شناخت قرار میگیرد. معروف در کاربرد آیات، همواره امور شایسته، نیکو و پسندیده را شامل میشود. به این ترتیب، معرفت در قرآن به علومی اطلاق میشود که اولاً به نحو اجمال یا تفصیل از سابقه برخوردار باشند و ثانیاً حالت تذکر به علم پیشین در آنها لحاظ شود.
مراتب معرفت در این اثر مربوط به این اصطلاح قرآنی از معرفت نیست، بلکه همان معنایی است که در معرفتشناسی معاصر، مطلق علم و آگاهی را در بر میگیرد۱ و معادل معرفت گزارهای و شامل هرگونه تصدیقی است که آن را شناخت میخوانیم. بنابراین، زمانی که سخن از مراتب معرفت در معرفتشناسی معاصر به میان میآید در حقیقت مراد این است که باید چه حالت و ویژگیهایی در گزاره وجود داشته باشد تا آن را معرفت یقینی به شمار آوریم، در چه صورت معرفت ظنی و در چه صورتی شک خواهد بود. این ویژگیها میتوانند در خود گزاره باشند یا به ارتباط آن با گوینده و اوضاع و شرایط واقعیت خارجی بستگی داشته باشند. برای نمونه اعتقاد گوینده و شرایط خارجی در گزاره «هوا بارانی است»، در یقینی، ظنی یا شکی بودن آن تأثیر دارد.
مراتب معرفت
در نظام معرفتشناسی قرآنبنیاد، علم و معرفت مقول به تشکیک و دارای درجات و مراتب نشان داده شده است. از جمله اجزای نظام معرفتشناسی مفاهیمیاند که در دانش معرفتشناسی با عنوان رتبههای معرفت یا واژههای ارزشگذار در معرفت خوانده میشوند. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی قرآنی حالتهای گوناگون معرفتی است که در معرفتشناسی معاصر با عنوان مراتب معرفت از آنها یاد میشود. این مراتب عبارتاند از: شک، ظن، یقین،