197
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

الذي لا ثبوت علم فيه و أكدوا هذا المعنى بقوله‏ وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِين.۱

بر اساس آنچه در مورد سطح مشخص‏بودگی بیان کردیم و اینکه ظن در قرآن در دو سطح عدم العلم و اعلی العلم استعمال شده است، ساختار این آیه توضیح‏پذیر می‏نماید. بر اساس نظریه دستور زبان شناختی، لازم نیست به تأویلاتی نظیر اینکه گویندگان این آیه دو دسته از مردم بوده‏اند یا سخن به استهزا بیان شده و یا جاری بودن کلام بر غیر ظاهر ملتزم شویم. در صورتی که ظن فعلی (إِنْ نَظُنُ) در آیه را اعلی العلم و ظن اسمی (مستثا) را عدم العلم بدانیم، آیه به سهولت معنا می‏شود. به این ترتیب که آیه از قول منکران قیامت می‏گوید: «ما نمی‏دانیم قیامت چیست. ما در اینباره علمی نداریم و تنها ظنی داریم که از مصادیق علم نیست و درباره قیامت یقین نداریم». شاهد بر این معنا دو فراز (ما نَدْري مَا السَّاعَةُ) و (وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنينَ) است. (ما نَدْري مَا السَّاعَةُ) بر علمی نبودن ظن در این آیه دلالت می‏کند و (وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنينَ) دلالت دارد که آنچه علم به شمار می‏رود، یقین است و ظن از مصادیق علم محسوب نمی‏شود. نکره آمدن ظن نیز به منظور تحقیر، یعنی علم اندک یا غیر قابل اعتماد، نیست، بلکه بر اصل علمی نبودن ظن تأکید می‏کند. اگر مستثنا با «ال» تعریف می‏آمد، تمام احتمالاتی که از قول مفسران گذشت، امکان تحقق داشت و بنابر نظر ابن‏عاشور آیه دارای مشکل نظمی می‏شد؛ زیرا در این صورت «ال» عهد ذکری دلالت بر معنایی از ظن می‏کرد که پیش از حرف استثنا آمده است، یعنی علم، اما تنکیر ظن پس از ادات استثنا از بازگرداندن ظن به معنای پیش از آن بازمی‏دارد. با این بیان، مفعول مطلق در آیه (ظناً) مفعول مطلق نوعی است، نه تأکیدی؛ یعنی مصداق یا فرد عدم العلمی از ظن را نشان می‏دهد. در

1.. نیشابوری، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج‏۶، ص۱۱۴.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
196

معاد در پاسخ دعوت پیامبران و برای تمسخر بیان کرده‏اند.۱ فخر رازی همچنین گویندگان (ما نَدْري مَا السَّاعَةُ) و (إِنْ نَظُنُ‏ إلَّا ظَنًّا) را دو گروه دانسته است.۲ صاحب کشاف، که از لغویان و دانشمندان علم بلاغت است، ساختار (إِنْ نَظُنُ‏ إلَّا ظَنًّا) را برای نشان دادن حصر و تأکید ظن دانسته و اصل را در این فراز «نظن ظناً» در نظر گرفته است.۳ تفسیر التحریر در مورد این ساختار آورده است:

(إِنْ نَظُنُ‏ إلَّا ظَنًّا)، فإن الاستثناء المفرغ لا يصح أن يكون مفرغا للمفعول المطلق لانتفاء فائدة التفريع. و الخلاص من هذا ما ذهب إليه ابن هشام في مغني اللّبيب، أن مصحح الاستثناء الظن من نفسه أن المستثنى هو الظن الموصوف بما دل عليه تنكيره من التحقير المشعر به التنوين أي: إلا ظنا ضعيفاً.۴

بر این اساس، ابن‏عاشور «ظنا» را مفعول مطلق تأکیدی دانسته و تنوین آن را دالّ بر تحقیر به شمار آورده است. تفسیر غرائب القرآن اختلافات دیگری را نیز در این آیه جمع‏ آورده و در نهایت به این نتیجه رسیده که مراد از «ظنا» علم نیست:

قوله‏ (إِنْ نَظُنُ‏ إلَّا ظَنًّا) قال أبوعلي و الأخفش:

هذا الكلام جار على غير الظاهر لأن كل من يظن فإنه لا يظن إلا الظن، فتأويله أن ينوي به التقديم أي ما نحن إلا نظن ظناً» و قال المازني: «تقديره إن نظن نحن إلا ظنا منكم أي أنتم شاكون فيما تزعمون و ما نحن بمستيقنين أنكم لا تظنون» و قال جار اللّٰه: «أصله نظن ظنا و معناه إثبات الظن فحسب. فأدخل أداة الحصر ليفيد إثبات الظن مع نفي ما سواه» و أقول: «الظن قد يطلق على ما يقرب من العلم، و لا ريب أن لهذا الرجحان مراتب و كأنهم نفوا كل الظنون إلا

1.. فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۲۷، ص۶۸۲.

2.. همان.

3.. زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۲۹۳.

4.. ابن‏عاشور، التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۳۸۷.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18309
صفحه از 416
پرینت  ارسال به