شرطیه۱ و گزاره خبری۲ نشان داده است. متعلَّق زعم در این آیات که عدم مطابقت آنها با واقع به تصویر کشیده میشود، دستههای گوناگونی را فرا میگیرد که برخی از آنها امور عدمیاند: مانند شریک خداوند.
باور
بسیاری اعتقاد دارند که ویژگی معنایی باور را نیز میتوان از مؤلفههای معنایی دانست که در مفهوم زعم در قرآن مورد توجه است. از جمله مجمع البحرین پس از آنکه زعم را به معنای قول میداند، استعمال آن را در معنای اعتقاد و ظن تأیید میکند.۳ همچنین مرحوم مصطفوی در تحقیق خود از معنای زعم در قرآن در نهایت به این نتیجه میرسد که زعم اعتقادی است که بر اساسی مطمئن استوار نیست و از مقدمات و اصول یقینی حاصل نشده است: «هو اعتقاد لا يبتنى على أساس موثّق و ليس بمأخوذ من مقدّمات و اصول يقينيّة».۴
با دقت در آیات قرآن نمیتوان مؤلفه باور را در زعم به همان معنای اعتقادی که در یقین مطرح است، وارد دانست؛۵ زیرا معنای اعتقاد چیزی نیست جز آنکه کسی واقعاً یا به اشتباه ملتزم به صحت امری باشد و خلاف آن را واقعاً نادرست بداند. در قرآن این ویژگی برای زعم مطرح نیست و قرآن به نوعی تصور و پندار در متعلّق زعم تأکید دارد؛ به گونهای که میتوان دلایل عدمی بودن متعلّق زعم را در اعتقاد قائلان به آن نیز مشاهده کرد. به بیان دیگر، آنچه
1.. (قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ) (سوره جمعه، آیه ۶).
2.. (زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ) (سوره تغابن، آیه ۷).
3.. و قد يكون بمعنى الظن أو الاعتقاد (طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۷۸).
4.. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۴۳.
5.. مانند تعریفی که التحقیق در مورد معنای زعم در قرآن ارائه کرده است (نک: مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۴۴ ـ ۳۴۵).