155
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

داده شد، ظرفیت در این آیات به معنای احاطه کامل است و تنها صورتی که می‏توان احاطه کامل مریه بر نفس انسانی را در نظر گرفت این است که آن را اعتقاد یا امری معرفتی در نظر بگیریم و اگر آن را رفتار یا سخن در نظر بگیریم با این نمابرداری سازگار نخواهد بود؛ زیرا احاطه رفتار و سخن بر انسان فقط با اعتقاد به مجازگویی موجه می‏نماید.

زعم

شک، ریب و ظن واژگان رقیب برای مفهوم زعم به شمار می‏روند که لغت‏شناسان اتفاقاً برای توضیح مفهوم زعم به آنها توسل جسته‏اند. ابن‏فارس زعم را قول و اعتقاد غیر صحیح و غیر یقینی به شمار آورده۱ و خلیل فراهیدی آن را به معنای قول همراه با شک دانسته است.۲صاحب بن‏عباد آن را واژه‏ای دانسته که در مورد چیزی استعمال می‏شود که درباره آن ریب وجود دارد. وی همچنین اشاره می‏کند که زعم با ضم، با اینکه مصدر دیگری از زعم است، به معنای شبیه ظن آمده است.۳ معنای ظن دقیقاً همان مفهومی است که المحکم و المحیط الاعظم برای زعم در نظر گرفته است.۴

ماده زعم در قرآن ۱۷ بار به کار رفته است که از میان این استعمالات تنها دو مورد آن «زعمهم»۵ کاربرد اسمی دارد و بقیه به صورت فعلی‏اند و در صیغه‏های ماضی مانند زَعَم، زَعمتَ، زَعَمتُم و مضارع تزعمون و یزعمون به کار رفته‏اند.

1.. ابن‏فارس، معجم مقاییس اللغة، ج ۳، ص ۱۰.

2.. فراهیدی، العین، ج ۱، ص ۳۶۴.

3.. صاحب بن‏عباد، المحیط فی اللغة، ج۱، ص۳۹۷.

4.. ابن‏سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ج۱، ص۵۳۴.

5.. انعام: ۱۳۶ و ۱۳۸.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
154

عَذابُ يَوْمٍ عَقيمٍ؛۱

كافران همواره درباره قرآن در شک هستند تا آنكه روز قيامت به طور ناگهانى فرا رسد يا عذاب روز عقيم به سراغشان آيد).

بر اساس آنچه در این آیه مورد توجه قرار گرفته است، کافران در مقام سخن، احتجاج و مجادله در مورد قرآن برنیامده‏اند یا دست‏کم هیچ قرینه متنی بر این معنا در آیه وجود ندارد. حتی می‏توان واژه «لایزال» را قرینه‏ای معناشناختی بر این نکته در نظر گرفت که کافران در مورد قرآن اعتقاد ناحقی داشته‏اند، چه آن را به زبان آورده باشند یا در مقام جدل و مغالطه با پیامبر یا مسلمانان برآمده باشند یا اینکه تنها به حقانیت قرآن ایمان نداشته باشند؛ زیرا عبارت «لایزال» بر ملازمه دائمی با چیزی دلالت می‏کند۲ و آنچه بر ملازمه دائمی بر انسان می‏تواند صدق کند اعتقاد وی است، نه جدل. بر این اساس، کافران می‏توانند تا برپایی قیامت یا نزول عذاب به صورت دائمی اعتقادی ناحق داشته باشند. همین اعتقاد ناحق در آیات دیگری نیز دیده می‏شود:

(أَلا إِنَّهُمْ في‏ مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ مُحيطٌ؛۳

آگاه باشيد كه آنها از لقاى پروردگارشان در شک و ترديدند؛ و آگاه باشيد كه خداوند به همه چيز احاطه دارد).

افزون بر استدلالی که در آیه قبل بر اینکه مریه در این آیات شامل اعتقاد ناحق است، بیان شد، نمابرداری ساختاری ظرفیت در واژه مریه در این آیات نیز دلالت بر این اعتقاد دارد. همان‏طور که در نمابرداری ساختاری شک نشان

1.. سوره حج، آیه ۵۵.

2.. ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۱۷۳؛ صاحب بن‏عباد، المحیط فی اللغة، ج۹، ص۸۹.

3.. سوره فصلت، آیه ۵۴.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18287
صفحه از 416
پرینت  ارسال به