143
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

خداوند سوء ظن و اتهامی که در برابر ادله استوار و بینه صریح قرار گیرد و بهانه‏ای برای تسلیم نشدن باشد مذموم و مستحق عذاب می‏داند. همان‏گونه که قرآن برخی از ظنون را گناه معرفی کرده، این جنبه از ریب را نیز در آیات دیگری ظلم خوانده است:

(أَفِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ٱرْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ ٱللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولٰئِكَ هُمُ ٱلظَّالِمُونَ؛۱

آيا در دل‏هاى آنان بيمارى است يا شکّ و ترديد دارند يا مى‏ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم كنند؟ نه، بلكه آنها خودشان ستمگرند).

بر اساس نظریه زنجیره علّی، زیرحادثه ظلم زیر حادثه اتهام‏زنی به خدا و پیامبر، آن نیز زیرحادثه ریب و آن زیرحادثه مرض قلب است. با توجه به آیاتی که در رابطه ریب و قلب مطرح شده مرض قلب در این آیه همان فراگیری ریب در قلب است و اتهام‏زنی نیز از مؤلفه‏های مرکزی ریب در پیش‏نمونه آن؛ این سه در حقیقت مفهوم‏سازی‏هایی از یک حقیقت خارجی را نشان می‏دهند.

لایه‏های معنایی ریب در شبکه شعاعی

با توجه به آنچه در معنای پیش‏نمونه ریب بیان شد، نمونه اولیه ریب در قرآن عبارت است از دو ویژگی اساسی تردید و نگاه ناباورانه یا اتهام‏گونه. آیات قیامت که خداوند در آنها انسان‏ها را به باورپذیر بودن آخرت و رفع استبعاد توجه می‏دهد، در نمونه اولیه این معنا جای می‏گیرند. این نمونه مرکزی در برخی از استعمالات خود، به معانی دیگری که با معنای نمونه اولیه نوعی نسبت برقرار می‏کنند، گسترش یافته است. اولین گسترش معنایی را در اموری

1.. سوره نور، آیه ۵۰.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
142

آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند، به شما نرسيد؟ «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها كه پس از ايشان بودند؛ همان‏ها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست. پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، ولى آنها (از روى تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد، كافريم و به آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانيد، شک و ترديد داريم!»).

بر پایه آنچه خداوند در آیه بالا از اقوام پیامبران نخستین برشمرده است، پیامبران با دلیل و بینه روشن به سوی اقوام خود فرستاده شده‏اند؛ اما آنان ایمان نیاورده، به ادعای پیامبران تردید داشته و مریب بوده‏اند. تحلیل آیه در چند محور قابل بررسی است:

الف - پیامبران از دلایل کافی و روشن در هدایت برخوردار بوده‏اند و کافران در برابر پیامبران هیچ دلیل عقلانی نداشته‏اند؛ این نشان می‏دهد که آنان تردید معرفت‏شناختی نداشته‏اند.

ب - کافران به صراحت به کفر و بی‏اعتقادی به محتوای رسالت پیامبران اعتراف می‏کنند. این نیز بیانگر آن است که شک در آیه تردید معرفت‏شناختی نیست، بلکه مراد از آن تردید در تسلیم و اعتقاد قلبی است.

پ - کافران پس از اعتراف به کفر و عدم تسلیم، خود را مریب می‏نامند. با توجه به اینکه آنان در برابر براهین و بینات پیامبران هیچ دلیلی بر عدم تسلیم و کفر خود ارائه نکرده‏اند، مریب می‏تواند نقش جایگزین دلیل را ایفا کند. به این ترتیب که آنان به پیامبران اتهام می‏زنند و آنان را متهم به خرق سیره پیشینیان خود (أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ ءَابَاؤُنَا) می‏کنند. عبارت (فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ في‏ أَفْواهِهِمْ) که مفسران آن را نشانه تعجب و استهزا دانسته‏اند، نیز دلالت بر استبعاد از محتوای رسالت دارد که مؤید وجود معنای اتهام و ناباوری در ریب است.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18118
صفحه از 416
پرینت  ارسال به