129
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

أرابني كذا إرابة إذا حملک على اتهامه و سوء الظن به‏.۱

معنای اتهام با آیاتی که از لحاظ ساختار و واژگان با فراز مذکور یکسان‏اند نیز سازگاری دارد، با این تفاوت که از زبان خداوند در مورد کافران مطرح شده‏اند:

(وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفي‏ شك مِنْهُ مُريبٍ‏؛۲

ما به موسى كتاب آسمانى داديم، سپس در آن اختلاف شد. و اگر فرمان قبلى خدا (در زمينه آزمايش و اتمام حجت بر آنها) نبود، در ميان آنان داورى مى‏شد و آنها (هنوز) در شک‏اند؛ شكى آميخته به بدگمانى).

اتهام‏زنی به خداوند و آیات الهی در این آیه نیز دیده می‏شود. ممکن است این اتهام به دلیل لحن شدید آیه و وعده عذاب از مراتب بالای اتهام باشد و به نوعی انکار منجر شده باشد؛ اما معنای مرکزی اتهام وجود دارد. در مراحل بالاتر اتهام به اقدامی عملی، شامل تکذیب و انکار، می‏انجامد که نمونه آن را می‏توان در دو آیه زیر مشاهده کرد:

(أَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ يَخافُونَ أَنْ يَحيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛۳

آيا در دل‏هاى آنان بيمارى است، يا شک و ترديد دارند، يا مى‏ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم كنند؟ نه، بلكه آنها خودشان ستمگرند).

بر اساس این آیه، کسانی که ارتیاب دارند به مرض قلب دچارند و خداوند آنان را ستم‏کار خوانده است. از آنجا که ظلم در هر حالت آن ملازم با عملی است، مشخص می‏شود که ارتیاب در این دسته از کافران سر از عملی ظالمانه

1.. طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن، ج‏۱۰، ص۳۱۲.

2.. سوره هود، آیه ۱۱۰.

3.. سوره نور، آیه ۵۰.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
128

است که در امور مادی نظیر قرض به وجود می‏آیند. به همین دلیل، در این آیه برای تردید از فعل ریب استفاده شده تا نشان‏دهنده تردید همراه با نگاه اتهام‏گونه باشد. با توجه به همین وجه، بسیاری از مفسران و مترجمان قرآن در ترجمه واژه «تَرْتابُوا» عبارت‏هایی نظیر نزاع و گفت‏وگو، اختلاف،۱ ارتیاب در قلوب و بهتان۲ و انکار حق۳ را آورده‏اند. این ترجمه‏ها نشان می‏دهند که مفسران به این مفهوم‏سازی الهی توجه داشته‏اند، اگرچه ممکن است دلیل آن را در معنای دیگری نظیر تهمت یافته باشند. در سایر آیاتی که ریب در آنها به کار رفته نیز این مؤلفه ‏معنایی دیده می‏شود. حتی در آیاتی که کافران خود را مریب می‏خوانند، چنین معنایی از زبان آنان جای هیچ اشکالی باقی نمی‏گذارد. برای مثال به آیه زیر دقت کنید:

(قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفي‏ شك مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُريبٍ‏؛۴

گفتند: «اى صالح، تو پيش از اين مايه اميد ما بودى. آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند، نهى مى‏كنى؟ در حالى كه ما در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مى‏كنى، در شک و ترديد هستيم).

در این آیه کافران به صالح پیامبر اعلام می‏کنند وی که مورد اعتماد و مایه امید آنان بوده پس از دعوت به خداپرستی در نزد آنان متهم شده است. علامه طباطبایی در تفسیر مریب ذیل این آیه چنین نگاشته است:

و الإرابة الاتهام و إساءة الظن يقال: رابني منه كذا إذا أوجب فيه الشک و

1.. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۸۲.

2.. فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۷، ص۹۷.

3.. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۷۶.

4.. سوره هود، آیه ۶۲.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18526
صفحه از 416
پرینت  ارسال به