کافران، معنای اتهام به نوعی انکار میانجامد که از لحاظ اعتقادی گناه و کفر است. بدین ترتیب باید نوعی گسترش ژلهای در معنای ریب، از نگاه سختگیرانه و ناباورانه تا انکار و عمل انکاری، را مورد توجه قرار داد. در برخی از استعمالات قرآن از ریب کمترین حد آن، یعنی نوعی نگاه اتهامگونه لحاظ، شده است؛ نظیر آیه چهارم سوره طلاق:
(وَ اللاَّئي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحيضِ مِنْ نِسائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ؛
و از زنانتان، آنان كه از عادت ماهانه مأيوساند، اگر در وضع آنها (از نظر باردارى) شک كنيد، عده آنان سه ماه است).
در این آیه مراد از «ارْتَبْتُمْ» تردید همراه با ضعیفترین درجه اتهام - نه به معنای منفی آن - یعنی احتمال یا ظن قوی بر بارداری است. البته این تردید و احتمال امری معرفتشناختی است و بار خنثا دارد. این نگاه اتهامگونه مانند طیفهای گوناگون رنگی از ضعیفترین حد، درجه به درجه تقویت میشود تا به نقطه انکار عملی و بالاترین رتبه آن میرسد. درجه دوم این اتهام را میتوان در آیه زیر مشاهده کرد:
(وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغيراً أَوْ كَبيراً إِلى أَجَلِهِ ذلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى أَلاَّ تَرْتابُوا؛۱
و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مىكنند، خوددارى کنند و از نوشتن (بدهىِ خود)، كوچک باشد يا بزرگ، ملول نشويد. اين در نزد خدا به عدالت نزديکتر و براى شهادت مستقيمتر و براى جلوگيرى از ترديد و شک (و نزاع و گفتوگو) بهتر است).
از مواردی که نگاه اتهامآمیز در آنها با شدت بیشتری دیده میشود، مواردی