بدون دلیل و مجادله را در پی دارد که خشم الهی را برمیانگیزد و سبب طبع قلب میشود. طبع قلب نیز شک و ارتیاب را به دنبال دارد و معلول نهایی این فرآیند علّی، گمراهی است. همانطور که در زنجیره علّی گفتیم، ارتباط عامل اول که قصد و نیت - یا در این آیه تکبر قلب - است با تحقق معلول چنان قوی است که معمولاً این دو از هم جدا نمیشوند و مهمترین مرحله نیز زیرحادثه ماقبل آخر است. به این ترتیب، تکبر قلب و شک دو عامل اساسی در معلول نهایی، یعنی گمراهی، شمرده میشوند. در صورتی که گمراهی را از زنجیره علیت حذف کنیم، شک زیر حادثه نهایی میشود. عامل اول که تکبر قلب باشد، عامل اساسی و زیرحادثه ماقبل آخر نیز طبع قلب خواهد بود. در نهایت، باید اعتراف کنیم که قرآن عامل روانشناختی - تکبر - را سرسلسله زنجیره علّی شک به شمار آورده است.
تحلیل شناختی شک بر اساس متن مفسر۱
روایات تفسیری شک را استوار بر چهار مؤلفه مریه، هوس، تردید و تسلیم دانستهاند:
۰.وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْمِرْيَةِ وَ الْهَوَى وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ؛۲
۰.شک بر چهار شاخه استوار است. بر مریه و هوس و تردید و تسلیم.
جز مریه که بحث آن در ادامه همین نوشتار خواهد آمد - و لغت دانان و