319
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

مى‏كردند؛ چون شكيبايى نمودند و به آيات ما يقين داشتند).

اگر در این آیه معنای معرفت‏شناختی از یقین مورد نظر باشد، چگونه می‏توان از آن انتظار هدایت‏گری و صبر داشت؟ چراکه معرفت به آیات در نزد بسیاری از کافران نیز وجود داشته و آنان حتی حاضر به تصدیق کلی آیات نیز نبودند.

دسته دیگری از آیات قرآن نشانه‏های معرفتی را به یقین‏داران اختصاص داده‏اند. ساده‏ترین برداشت از این آیات معرفتی ندانستن یقین در آنان است:

(وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ‏؛۱

و در زمين آياتى براى جويندگان يقين است.

(وَ في‏ خَلْقِكُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ‏؛۲

و نيز در آفرينش شما و جنبندگانى كه پراكنده ساخته، نشانه‏هايى است براى جمعيتى كه اهل يقين‏اند.

(أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ‏؛۳

آيا آنها آسمان‏ها و زمين را آفريده‏اند؟ بلكه آنها جوياى يقين نيستند).

قرآن نشانه‏های آفاقی و انفسی را برای یقین‏داران ثابت کرده، در مقابل کافران را کسانی دانسته که نشانه‏های معرفت‏شناختی برای آنان یقین نمی‏آورد. این به آن معنا است که در صورت وجود اعتقاد، عوامل معرفتی تأثیر خود را خواهند داشت و بی‏اعتقادی معرفتی رخ نخواهد نمود. اگر یقین فقط مفهوم معرفت‏شناختی داشته باشد، چگونه نشانه‏ها در برخی به یقین منجر نمی‏شوند؟

در مقابل این دسته از آیات، آیه‏ای وجود دارد که نشانه‏ها را به منظور ایجاد

1.. سوره ذاریات، آیه ۲۰.

2.. سوره جاثیه، آیه ۴.

3.. سوره طور، آیه ۳۶.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
318

این آیه نیز نشان می‏دهد که عنصر بارز معنایی یقین در این آیه نیز ایمان و اعتقاد جزمی است. این آیات در بیان ویژگی‏های مؤمنان به مؤلفه‏های اقامه نماز، پرداخت زکات و یقین به آخرت اشاره می‏کنند و بلافاصله در آیه بعد در مقابل مؤمنان سخن از کسانی می‏رود که به آخرت ایمان ندارند. این آیات نشان می‏دهند که اعتقاد جزمی در معنای یقین برجسته است. حال این پرسش مطرح می‏شود که با وجود معنای ایمان در مورد آخرت به چه دلیل از واژه یقین برای بیان ایمان استفاده شده است و چرا قرآن از واژه ایمان برای انتقال مفهوم اعتقاد بهره نگرفته است. در پاسخ به این نکته توجه می‏دهیم که ایمان به معنای تصدیق قلبی است و در آن مفهوم جزم و مطابقت با واقع وجود ندارد، در حالی که در مفهوم یقین این مؤلفه‏ها وجود دارند. همچنین اعتقاد موجود در یقین اعتقاد زوال‏ناپذیر است؛ یعنی اعتقادی که معتقد از آن باز نخواهد گشت، در حالی که ایمان این ویژگی را ندارد و بسیار رخ می‏دهد که ایمانی به کفر می‏انجامد. اعمال صالح نیز به همین دلیل متوقف بر یقین به آخرت شده‏اند. در هیچ جای قرآن به متقین دستور داده نشده که اعمال صالح انجام دهد، در حالی که این ویژگی برای ایمان وجود دارد. به عبارت دیگر، شخص با ایمان ممکن است برای انجام اعمال نیاز به تحریک داشته باشد، ولی یقین‏داران به لوازم یقین خود همواره پای‏بندند. به همین ترتیب، ویژگی‏هایی نظیر هدایت‏گری و صبر، زمانی که اثر یقین باشند، جز با معنای ایمانی در یقین سازگاری نخواهند داشت.

(وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ‏؛۱

و از آنان امامان (و پيشوايانى) قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت

1.. سوره سجده، آیه ۲۴.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18608
صفحه از 416
پرینت  ارسال به