صورت اسم ظاهر، منبع یقین دانسته نشده، بلکه از آن با ضمیر «کم» یا «هم» یاد شده را در نسبت با جزء اصلی هویت انسان تفسیر کرد.
اطمینان نفسانی
آیا یقین یک کیف نفسانی به معنای اطمینان روانشناختی است یا امری معرفتشناختی به شمار میرود که به نفس نسبت داده میشود؟ اگرچه از دیدگاه مشهور فیلسوفان، امور معرفتی و علم کیف نفسانی شمرده میشوند، از سنخ امور نفسانی دیگر نظیر لذت و الم یا ترس و حزن نیستند و از راه ذهن بر نفس عارض میشوند. اگر یقین از امور معرفتی به شمار آید، میتواند دارای آثار روانشناختی هم باشد؛ اما داشتن اثر روانشناختی، نظیر سکون نفس، به معنای آن نیست که یقین در مفهوم خود امری روانشناختی محسوب شود. به بیان روشنتر، آیا باید یقین را علمی در نظر بگیریم که در نتیجه آن اطمینان حاصل میشود یا به خود اطمینان نفسانی یقین اطلاق کنیم؟
آیات قرآن هیچگونه آثار روانشناختی، اعم از احساسات یا انفعالات نفسانی، را به یقین نسبت ندادهاند. در مقابل، تمام مواردی که به یقین نسبت داده شدهاند، از امور معرفتی به شمار میروند. این امور معرفتی عبارتاند از: علامتها؛ ادراکات معرفتی، نظیر سمع و بصر؛ واژگان مربوط به کسب معرفت، نظیر احاطه؛ تبیین و تفصیل و واژگانی مربوط به فرآیند و مراتب معرفت، نظیر بصائر و ظن و ریب. همچنین در قرآن یقین هیچگاه به قلب یا فؤاد، که مرکز احساسات و انفعالات انسانیاند، نسبت داده نشده است تا بتوان این احتمال را مطرح کردکه یقین حالتی روانشناختی دارد. بنابراین، نمیتوان ویژگی سکون نفس را در پیشنمونه مفهومی یقین وارد دانست.
اکنون این پرسش مطرح میشود که اگر یقین فقط دارای مفهومی