در تعریف معرفتشناسان از معرفت - باور صادق موجه - نیز به مطابقت با واقع اشاره میکند. بیشتر فلاسفه و منطقدانان این ویژگی را اساسیترین ویژگی یقین دانستهاند. تطابق با واقعیت - واقع را از دیدگاه قرآنی هرچه در نظر بگیریم - در آیات قرآنی نیز قابل اثبات است. در موارد بسیاری قرآن متعلّق یقین را از امور واقعی و آنچه در وقوعش خدشهای نیست، به کار برده است. از جمله میتوان از آیه ۲۲ سوره نمل یاد کرد:
(فَمَكَثَ غَيْرَ بَعيدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقينٍ؛
چندان درنگ نكرد (كه هدهد آمد و) گفت: «من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر آن آگاهى نيافتى؛ من از سرزمين «سبا» يک خبر قطعى براى تو آوردهام»).
در این آیه از یقین با عنوان خبری که با واقعیت تطابق دارد، سخن به میان آمده است. یکی از شواهد این ادعا استفاده از واژه احاطه در این آیه و وجدان در آیه بعد به منظور شناسایی علم است که تطابق با واقعه عینی را نشان میدهد. برای توضیح بیشتر توجه کنید که قرآن از واژههای مختلفی برای نشان دادن فرآیند دریافت علم استفاده کرده است؛ اما در این آیه که سخن از خبر قطعی است، از واژه احاطه و وجدان بهره گرفته تا یقینی بودن این علم را مستند کند. این دو واژه افزون بر مفاد این خبر - که رخدادی مادی است - نشاندهنده این امرند که خبر یقینی مطابق با واقعیت خارجی خواهد بود؛ چراکه تنها در صورتی خبر از پدیدههای مادی صادق است که با واقعیت مطابقت داشته باشد و آیه از چنین خبری با عنوان یقین یاد کرده است. با توجه به اینکه در امور مادی احاطه به معنای احاطه حواس بر یک رویداد خارجی است و قرآن از چنین فرآیندی با عنوان یقین نام آورده، میتوان نتیجه گرفت که مؤلفه مطابقت با