285
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

ذرائع الايمان و الإيقان، و لكنهم‏ «جَحَدُوا بِها» بألسنتهم و قلوبهم‏ «وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ» بسائر ادراكاتهم، تغافلا عنها و تجاهلا عن تطلباتها، «ظلما» بأنفسهم و بالحق و الذرائع الموصلة اليه.۱

در این دیدگاه استیقان به معنای طلب یقین از غیر مبادی و منابع معرفت‏شناختی دانسته شده است و نفس به جای آنکه برای دست‏یابی به یقین از حواس، اندیشه، عقل و فطرت بهره بگیرد، با نوعی تغافل و تجاهل از آنها سراغ ادراکات دیگری را می‏گیرد و از این رو به خود ظلم روا می‏دارد. دیگرانی نیز نزدیک به همین تحلیل را ارائه کرده‏اند.۲ در تفسیر روح المعانی صیغه استفعال در این آیه به معنای تفعّل دانسته شده و مراد از استیقان نیز علم یقینی به شمار آمده است.۳ معانی دیگری نظیرعلم،۴ تثبت بر شیء و رؤیت کاشف از حقیقت۵ نیز در مفهوم استیقان بیان شده‏اند. همچنین تفاسیر جمله (وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ) را حالیه دانسته‏اند. تنها اعراب القرآن الکریم این جمله را عاطفه تحلیل کرده است.۶

بر اساس اصل اصالت تعبیر، هر عبارتی بر مفهوم‏سازی ویژه‏ای استوار می‏شود ؛ بر این اساس، هر تعبیر قرآنی اصالت دارد و نشان‏دهنده مفهوم‏سازی خاصی است. این اصل در حقیقت تأکید می‏کند تا جایی که ممکن است نباید تعبیرهای قرآنی را به عبارت دیگری تحویل برد.۷ همچنین بر اساس نظریه

1.. صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۲۲، ص۴۸۲.

2.. نک: ابن‏عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۲۵۲.

3.. آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العضیم، ج۱۰، ص۱۶۴.

4.. ابن‏ابی‏حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۱۶۴؛ بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۹۲؛ حسینی شیرازی، تقریب القرآن الی الاذهان، ج۴، ص۹۴.

5.. خطیب، التفسیر القرآنی للقرآن، ج۱۰، ص۲۲۳.

6.. دعاس و حمیدان و قاسم، اعراب القرآن الکریم، ج۲، ص۴۰۲.

7.. برای مطالعه بیشتر نک: قائمی‏نیا، معناشناسی شناختی قرآن، ص۱۲۷ ـ ۱۳۳.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
284

مى‏گويد) كه مردم به آيات ما ايمان نمى‏آوردند).

فعل مضارع منفی در این آیه اشاره به استمرار وثبوت نفی دارد؛ یعنی مردم به صورت مستمر و ثابت با نشانه‏ها به یقین راه نمی‏یافتند. در تنها آیه‏ای که یقین با فعل مضارع نیامده، موردی نمابرداری شده که یقین در حقیقت وجود ندارد. بنابراین، فعل با صیغه ماضی آورده شده ‏است:

(وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدينَ؛۱

و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند؛ پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود).

علامه طباطبایی استیقان در این آیه را با یقین هم معنا دانسته‏ است.۲ این معنا که بیشتر مفسران دیگر نیز پذیرفته‏اند،۳ با حالیه بودن عبارت (وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ) سازگاری خواهد داشت و براساس، آن، آیه قصد بیان این مضمون را دارد که کافرانی که معجزات موسی را دیدند، در حالی که یقین داشتند آنها را، انکار کردند. در مقابل، برخی از مفسران به تفاوت استیقان و ایقان اشاره کرده، استیقان را کار نفس و ایقان را کار قلب به شمار آورده‏اند. آنان این آیه را نوعی همکاری نفس و قلب در انکار معجزات و نشانه‏های نبوت تصویر کرده‏‏اند:

و قد يلمح هنا الاستيقان دون الإيقان إلى استثناء قلوبهم عن أنفسهم، فقد كانت حواسهم و افكارهم و عقولهم و معها فطرهم تتطلّب ايقان قلوبهم لأنها

1.. سوره نمل، آیه ۱۴.

2.. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۵۴۶.

3.. طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۸۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۲؛ ابن‏عاشور، التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۲۳۱؛ مغنیه، تفسیر الکاشف، ج۶، ص۹؛ السیوطی، تفسیر الجلالین، ج۱، ص۳۸۱.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18590
صفحه از 416
پرینت  ارسال به