275
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

بالشخص لم یقم مقامه غیره...».

اینکه در اصول، قطع صفتی از حالات نفس قرار داده شده نشان می‏دهد که از دیدگاه علم اصول، قطع رنگ و بوی روان‏شناختی به خود گرفته است. بر این اساس، یقین از دیدگاه دانشمندان دانش اصول فقه بر پایه دو عنصر معنایی استوار است: یک مؤلفه معرفت‏شناختی، یعنی مطابقت با واقع، و دیگری مؤلفه‏ای روان‏شناختی که عبارت است از صفتی نفسانی که پایه اعتقاد جزمی قاطع را تشکیل می‏دهد. دلیل دیگر بر اینکه اصولیان صفت نفسانی را در معنای یقین وارد می‏دانند، تصریح به این صفت در مبحث استصحاب است. برخی از فقها در تعریف روایات استصحاب، یقین را صفتی استوار در نفس یاد کرده‏اند. برای نمونه:

فاعلم أن الیقین قد یلاحظ بما انه صفة قائمة بالنفس کالعطش و الجوع و الخوف و الحزن و من الصفات القائمة بها من غیر لحاظ اضافته الی الخارج و قس علیه الشک و الظن.۱

امام خمینی در این بیان یقین را مانند سایر حالات نفسانی یکی از کیفیات نفسانی دانسته است. بنابراین، باید آن را در قلمرو روان‏شناختی دسته‏بندی کرد؛ اما برخی دیگر این معنا را از یقین خارج کرده‏اند. برای مثال به نمونه زیر توجه کنید:

ولا ینبغی ان یتوهم أن الیقین فی قوله علیه السلام «لا تنقض الیقین بالشک» لوحظ من حیث کونه صفة قائمة بالنفس بل اما أن یکون ملحوظاً من حیث کونه طریقاً و کاشفاً عن المتیقن و اما من حیث کونه موجباً للتنجیز الاحکام عند المصادفة و المعذوریة عند المخالفة.۲

1.. امام خمینی، الاستصحاب، ص۳۲.

2.. نایینی، فوائد الاصول، ص۴۰۴.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
274

نگاشته‏ است:

القطع و یرادفه فی اصطلاح الاصولیین العلم و الیقین و مفهوم هذه الاسماء واضح و لم یثبت لها فی هذا الاصطلاح معنیً یغایر معناها اللغوی.۱

در برخی دیگر از آثار اصولی به مؤلفه معنایی مطابقت با واقع در معنای قطع تصریح شده است.۲ همچنین تعابیری نظیر اینکه «قطع بنفسه طریق به واقع است و حجیتش قراردادی نیست»۳ یا «قطع عین کشف از واقع است»۴ دلالت می‏کنند که ویژگی کشف از واقع در معنای اصولی قطع وجود دارد. اصولیان همچنین قطع را به قطع مصیب و قطع مخطئ تقسیم می‏کنند و قطع مصیب را در مقابل قطع مخطئ، قطعی می‏دانند که هم در نظر قطّاع و هم در حقیقت مطابق با واقع باشد و واقع را کشف کند.۵ در بیان اصولیان نصی در مورد اعتقاد جزمی دیده نمی‏شود و تنها می‏توان از برخی بیان‏ها به اخذ این مؤلفه در معنای قطع نیز اطمینان کرد؛ برای مثال، از بحث اصولیان در قطع قطّاع و حجیت آن، که حول محور باور می‏چرخد، می‏توان دریافت که آنان اعتقاد جزمی را نیز در معنای قطع و یقین در نظر دارند. همچنین در تقسیم قطع به طریقی و موضوعی می‏توان شواهدی بر مراد اصولیان از معنای اعتقاد جزمی دریافت. برخی از دانشمندان علم اصول در تعریف قطع موضوعی، قطع را یکی از صفات نفس دانسته‏اند. برای نمونه شیخ انصاری نگاشته است:

و ان ظهر منه اعتبار القطع فی الموضوع من حیث کونها صفة خاصة قائمة

1.. مشکینی اردبیلی، مجموعه آثار آیة اللّٰه مشکینی، الاصول (مشتمل علی تحریر المعالم و اصطلاحات الاصول)، ج۲۳، ص۴۲۳.

2.. القطع هو الوصول الی الواقع و البلوغ الی ساحته؛ (حیدری، اصول الاستنباط، ص۱۸۱).

3.. شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج۱، ص۴؛ بروجردی، تقریرات فی اصول الفقه، ج۲، ص۴۱۰.

4.. حسینی میلانی، تحقیق الاصول، ج۵، ص۴۴.

5.. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ‏نامه اصول فقه، ص۶۴۲.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18563
صفحه از 416
پرینت  ارسال به