271
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

یقینیات به دو دسته تقسیم می‏شوند: یقین به معنای اعم که مطلق اعتقاد جزمی را شامل می‏شود و یقین به معنای اخص که اعتقاد مطابق با واقعی است که از روی تقلید نیست۱ و نقیض آن قطعاً باطل است. همچنین قوام یقین به معنای اخص بر دو اصل استوار است: ۱‏. اعتقاد به مضمون قضیه امکان نقض نداشته باشد و ۲‏. این اعتقاد زوال‏پذیر نباشد. بر اساس این دو اصل، یقین به معنای اخص فقط به ثابتات تعلق می‏گیرد.

قضیه یقینی به بدیهی و نظری تقسیم می‏شود و به دلیل آنکه هر قضیه نظری یقینی نهایتاً به بدیهی منتهی می‏شود، می‏توان بدیهیات را اصول یقینیات به شمار آورد. بدیهیات شش نوع‏اند: اولیات، مشاهدات، تجربیات، متواترات، حدسیات و فطریات.۲ این شش دسته در حقیقت مبادی یقین انسان را تشکیل می‏دهند؛ یعنی نشان می‏دهند که انسان از چه راه‏هایی به یقین دست می‏یابد. برخی از این مبادی ظاهری و برخی باطنی شمرده می‏شوند؛ به این معنا که برخی از امور یقینی از طریق حواس ظاهری کسب می‏شوند و برخی از را باطن.

از میان صناعات خمس فقط برهان یقین‏آور است؛۳ زیرا چیزی را افاده می‏کند که غیر از آن تصور نمی‏شود، مانند «الکل اعظم من الجزء». در صورتی که مقدمات برهان همواره یقینی باشند، نتیجه حاصل از این مقدمات یقینی خواهد بود. بنابراین، علم یقینی علمی است که چیزی را با چنین صفتی بشناسیم در حالی که همراه با تصدیق باشد و اگر امکان خطای آن به ذهن برسد، دیگر یقینی نخواهد بود.

1.. نک: حسین‏زاده، معرفت لازم و کافی در دین، ص۳۱ ـ ۳۲.

2.. الیزدی، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۱۱.

3.. همان، ص۱۱۲.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
270

العروس، این تعریف جنسی شمرده می‏شود که از یک سو شامل ظن است و از سوی دیگر آن را خارج می‏کند؛ یقین همچنین ضد جهل مرکب و اعتقاد مقلد مصیب نیز به شمار می‏آید.۱

یقین در منطق و فلسفه

به اعتقاد کِندی، یقین سکون فهم همراه با ثبات قضیه از راه برهان است.۲ فارابی یقین را تنها معرفت حقیقی می‏داند. وی علم را معرفتی به شمار می‏آورد که در همه زمان‏ها به طور یقینی صادق باشد. بنابراین، اگر معرفتی در زمانی صادق و در زمانی دیگر غیر صادق باشد، معرفت نخواهد بود و به تبع آن یقین نیز نیست، بلکه در زمره شک قرار می‏گیرد. وی یقین را به وجود چیزی تغییرناپذیر معنا کرده است. بر اساس دیدگاه فارابی، گزاره‏هایی مانند، عدد سه فرد است. یقینی به حساب می‏آیند؛ زیرا فرد بودن عدد سه تغییر نخواهد کرد. در سوی مقابل، گزاره‏هایی نظیر «زید عالم است» یا «هوا بارانی است» یقینی نیستند.۳ اینکه چرا از دیدگاه فارابی علم حقیقی یا یقین فقط به امور ثابت تعلق می‏گیرد و علم به متغیرات از دایره معارف خارج می‏شود، ریشه در تعریف یقین در منطق دارد.

در منطق، به عنوان روش فلسفه‏ورزی، امور یقینی یا به بیان منطقیان،

1.. و اليَقِينُ‏: إزاحَةُ الشَّكِ‏ و العِلْمُ و تَحْقِيقُ الأمْرِ، و نَقِيضُه الشَّكّ؛ و في الاصْطِلاحِ: اعْتِقادُ الشي‏ءِ بأنَّه كذا مع اعْتِقادِ أنَّه لا يُمْكِن إلَّا كذا مُطابِقاً للواقِعِ غَيْر مُمْكِن الزَّوالِ و القَيْد، الأوَّل: جنْسٌ يَشْملُ الظّنَّ، و الثاني: يُخْرجُه؛ و الثالِثُ: يخرجُ الجَهْلَ المُركَّبَ؛ و الرابعُ: يخرجُ اعْتِقاد المُقَلد المُصِيب و عنْدَ أَهْلِ الحَقِيقَةِ رُؤْيَةُ العِيانِ بقوَّةِ الإيمانِ لا بالحجَّةِ و البُرْهانِ و قيلَ: مشاهَدَةُ الغُيوبِ بصَفَاءِ القُلوبِ و مُلاحَظَة الأَسْرار بمحافَظَةِ الأفْكارِ (زبیدی، تاج العروس، ج‏۱۸، ص۵۹۶).

2.. کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، ص۱۲۰.

3.. نک: فارابی، فصول المنتزعة، ص۵۲.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18278
صفحه از 416
پرینت  ارسال به