ظانین ایجاد شده بود و آن را بیان نمیکردند، ولی در نفس و ذهن خود میپروراندند. استدلالی که قرآن از آن پرده برمیدارد، چنین بوده است: (لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا)؛ اگر (وعدهها راست بود و) براى ما از اين امر (پيروزى) چيزى بود ما در اينجا كشته نمىشديم. در دلیل فوق نکات زیر وجود دارد:
- این دلیل از یک شرط و عقد سببیت و مسببیت میان دو جمله حاصل شده است؛
- لو شرطیه بر سه امر دلالت میکند: عقد سببیت و مسببیت، زمان گذشته و امتناع سبب؛۱
- در جمله شرطیه با لو گاهی بین دو جزء ارتباط مناسبی تصور میشود و گاه ارتباط مناسبی یافت نمیشود؛۲
- ارتباط مناسب یا عقلانی است یا شرعی؛۳
- منشأ این دلیل اتفاقات و موقعیت خارجی است.
با توجه به ویژگیهای فوق، این استدلال نوعی مغالطه محسوب میشود؛ زیرا نه ارتباط مناسب عقلانی میان دو جزء آن برقرار است و نه ارتباط شرعی. علامه طباطبایی در این باره میفرماید:
و هذا أعني قولهم: (لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا) ترجيح في هيئة الاستدلال، و لذلک أبدوا قولهم الأول للنبي صلی الله علیه و آله و أخفوا قولهم الثاني لاشتماله على ترجيح الكفر على الإسلام.۴
جدای از اینکه ظن در این آیه غیر حق نامیده شده، به این معنا که با واقعیت تطابق ندارد، با تحلیل دلیل میتوان دریافت چه مواردی سبب شده که خداوند