معنا را تأیید میکند که فرآیند ظن فرآیند خاصی است که شامل یقین، شک و مانند آنها نیست؛ چراکه در چنین صورتی وجهی برای نمابرداری واژگانی از ظن در این عبارت وجود نداشت. به عبارت دیگر، اگر مراد از ویژگیهای حجیت همان شرایط حصول یقین یا شک میبود، استفاده از ظن هیچگونه وجه معناشناختی نداشت و غیر حکیمانه به نظر میرسید. از این جهت و به لحاظ واژگانی، واژه ظن ویژگیهایی در معنای خود دارد که در مفهوم شک و یقین وجود ندارد و همان نکات معنایی سبب شده در این آیات این واژه انتخاب شود و در این جایگاه قرار گیرد. آنچه مهم است یافتن ویژگیهای منحصر به فرد و متمایزی است که پشتوانه این مفهوم - ظن - میشوند.
نمابرداری از ظن با وصف خیر و سوء این نکته را نیز مشخص میسازد که اصل اولیه قرآنی در ظن را نمیتوان عدم حجیت دانست، بلکه قرآن ظنون را نه به طور مطلق حجت دانسته و نه مطلقاً حجیت آنها را انکار کرده است. برخی تلاش کردهاند نشانههایی برای ظن خیر مشخص کنند تا با آنها اماراتی بر خروج اینگونه ظنون (ظن خیر) از دایره اصل اولیه ارائه دهند؛ اما این نشانهها قرائن معناشناختی نیستند و فقط تکیه بر استعمال و مصادیق خاصی دارند که مصادره به مطلوب شدهاند. برای نمونه، راغب اصفهانی در بیان این شواهد مینویسد:
ظن اسمی است که از اماره حاصل میشود؛ هرگاه آن اماره تقویت شود به علم منتهی میشود و هرگاه بسیار ضعیف شود، از حد توهم تجاوز نخواهد کرد و هرگاه قوی شود یا قوی تصور شود با أن مشدد یا مخفف میآید و هرگاه ضعیف باشد با ان که اختصاص به معدومان از قول و فعل دارد،۱ استعمال میشود.۲