215
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

شامل این دو مصداق می‏شود.

در سایر آیات قرآن ظن در جایگاه مرزنما نشسته است؛ از جمله:

(وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ‏ بِاللَّهِ ظَنَ‏ السَّوْءِ؛۱

و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را كه به خدا گمان بد مى‏برند، عذاب كند‏).

در آیه فوق (الظَّانِّينَ‏ بِاللَّهِ) صفت یا نعت (الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ) است که در جایگاه مرزنما نشسته‏اند و ضمیر مستتر در «يُعَذِّبُ»، که به خداوند بازمی‏گردد؛ مسیرپیما است. بنابراین، نقطه اولیه و کانونی آیه خداوند است و الظَّانِّينَ،‏ که می‏توان آن را صفتی جانشین موصوف - در معنا - دانست، نقطه ثانویه شمرده می‏شود. به این معنا که منافقان و مشرکان کسانی‏اند که به خداوند ظن دارند. از نظر نحوی، ظن سوء مفعول مطلق نوعی است که ظن موجود در ظانین را روشن می‏کند. ظن سوء در برابر ظن خیر قرار دارد که در آیه زیر به آن اشاره شده است:

(لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَ‏ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبين؛۲

چرا هنگامی که این (تهمت) را شنیدید مردان و زنان باایمان نسبت به خود گمان خیر نبردید و نگفتید این دروغی بزرگ و آشکار است).

بر این اساس، منافقان و مشرکان کسانی‏اند که به خداوند سوءظن دارند. سؤالی که در این آیات رخ می‏نماید این است که آیا سوء ظن نوعی ظن اخلاقی به شمار می‏رود یا معرفتی یا هر دو. با توجه به کارکرد واژگان سوء و خیر، به نظر می‏رسد این آیات نوعی مفهوم اخلاقی را به نمایش می‏گذارند. در صورت اخلاقی بودن ظن در

1.. سوره فتح، آیه ۶.

2.. سوره نور، آیه ۱۲.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
214

پیش، به عنوان مرزنما به صورت معرفه و با «ال» نما شده است. این نمابرداری از ظن نیز نشان می‏دهد که ظن دلیل راجح یا اعتقاد آمیخته به شک یا اعتقاد خطا نیست. ظن در این آیه در مقابل علم نما شده است؛ یعنی این آیه برای ظن ارزش علم در نظر نمی‏گیرد.

با توجه به مباحثی که در سطح مشخص‏بودگی در مصادیق ظن در قرآن بیان کردیم، ظن در جهان‏بینی قرآنی از دو سطح تشخص بهره‏مند است: عدم العلم و اعلی العلم. در این آیه ظن به دلیل فراز پیشین (وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ) عدم العلم شناخته می‏شود. بنابراین، «ال» در ظن عهد ذهنی است. «ال» در این آیه را نمی‏توان «ال» جنس یا استغراق دانست، زیرا نشانه «ال» استغراق این است که بتوان لفظ کل را به جای آن قرار داد۱ و در این آیه چنین امکانی وجود ندارد. به طور کلی در جهان‏بینی قرآنی کل ظنون غیر معتبر و غیر مطابق با حق شمرده نشده‏اند، بلکه برخی از ظنون از اعتباری فراتر از یقین برخوردارند. با توجه به این آیه و آیات پیش از آن، که به مؤنث دانستن ملائکه از دیدگاه کافران توجه کرده است، آیه چنین معنا می‏شود که کافران در مؤنث دانستن ملائکه علم ندارند و تنها از ظن - دلیل غیرعلمی - تبعیت می‏کنند و چنین ظنی انسان را از حق بی‏نیاز نمی‏کند. توجه به این نکته ضروری است که نمابرداری در این آیات یک نمابرداری مفهومی نیست و مشخص نمی‏کند که از دیدگاه مفهومی ظن چه معنایی دارد، بلکه تاکنون تصویربرداری از ظن به نحو مصداقی نشان داده شده است. بنابراین، نباید میان مصداق ظن و مفهوم آن خلط کرد. به عبارت دیگر، معنای ظن عدم العلم یا اعلی العلم نیست، بلکه ظن مفهومی دارد که

1.. مانند آیه (إِنَّ ٱلاْءِنسَانَ لَفِى خُسْرٍ) که می‏توان به جای ال واژه کل را قرار داد و گفت: «ان کل انسان لفی خسر»، (إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواوَ عَمِلُوا ٱلصَّالحِاتِ) (سوره عصر، آیات ۲ ـ ۳).

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18600
صفحه از 416
پرینت  ارسال به