در آیات قرآن مطرح شدهاند نیز در نظر گرفتهاند. به عبارت دیگر، علمای اصول، ظن در قرآن را نیز همان احتمال راجح دانستهاند.
آیات نافی حجیت ظن در اصول فقه
از دیدگاه علمای علم اصول، آیاتی نظیر آیه ۳۶ سوره یونس و ۲۸ سوره نجم۱ شمول دارند و حجیت هر گونه ظنی را نفی میکنند. برخی از اصولیان دلالت آیات مزبور و عمومیت آنها را تنها در امور اعتقادی دانستهاند و این آیات را در مورد فروع شرعی مخصَّص به شمار آوردهاند.۲ مرحوم آخوند خراسانی اعتقاد دارد که گرچه آیات نافی حجیت ظن عمومیت دارند، قدر متیقنشان اصول اعتقادات است و شامل احکام شرعی نمیشود و اگر هم شامل فروعات شرعی شود، با ادله حجیت خبر واحد تخصیص میخورد.۳ برخی نیز تخصیص این آیات را نفی کردهاند.۴ از دیدگاه برخی از معرفتشناسان معاصر، مراد از ظن در این آیات باور راجح نیست، بلکه غیر حجت است که شامل تمام ادله غیر معتبر، اعم از ظنی و وهمی، میشود؛ چنانکه مراد از آیاتی که بر اعتبار علم دلالت میکنند نیز حجت و شامل ادله معتبرند، چه یقینی و چه ظنی.۵
تقسیمات ظن در اصول فقه
ظن در اصول فقه تقسیمات متعددی یافته است و علمای اصول به دلیل نیازی که در مباحث ظن داشتهاند، تقسیمات مختلفی برای آن ارائه
1.. إِنَّ الظَّنَ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئا.
2.. شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج۱، ص۱۷۸.
3.. آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص ۳۳۹.
4.. مؤلف کتاب معرفت لازم و کافی در این مورد چنین آورده است: «به نظر میرسد اگر عموم یا اطلاق آیاتی که ما را از پیروی ظن یا غیر علم باز میدارد بپذیریم، نمیتوان آنها را تخصیص داد؛ زیرا لسان آنها تخصیصپذیر نیست (حسین زاده، معرفت لازم و کافی در دین، ص۱۵۳).
5.. برای توضیح بیشتر نک: حسینزاده، معرفت لازم و کافی در دین، ص۱۵۷ ـ ۱۶۴.