15
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

ناب و فطرت پاک خويش به كارمى‏آيد اما به دليل موانع ذهنى و روانى، غالباً در پرده غفلت مى‏ماند و انسان را از بهره‏مندى و يا پايبندى بدان باز مى‏دارد.

خوشبختانه اين شيوه شناخت نه تنها در قرآن كريم بيان شده و از سوى اهل بيت علیهم السلام بازگوئى و به تفصيل بازنمائى شده بلكه اينجا و آنجا از سوى فقيهان، متكلمان و محدثان مورد تحقيق و عمل قرار گرفته است. پژوهشكده كلام اهل بيت از همان آغاز تأسيس، در كنار دو گروه مطالعات موضوعى و تاريخ‏كلام، تحقيق و استخراج نظريه و نظام معرفت‏شناسى كتاب و سنت را وجه همت خويش ساخت و با تصويب گروه روش‏شناسى و مبانى معرفتى، راهى نو در اين مسير گشود.

آثارى كه از اين پس به ديدگان خوانندگان فرهيخته تقديم مى‏گردد، مجموعه‏اى از تک‏نگارى‏ها است كه در درون يک كلان پروژه بزرگتر تعريف شده است. در گام نخست، با ارائه یک اثر كوتاه، درآمدى بر دستگاه معرفت‏شناختى قرآن را در قالب كتاب علم و معرفت در قرآن و سنت عرضه داشتيم و سپس با متد معناشناسى (semantics)، به سراغ مهم‏ترين مؤلفه‏هاى معرفت‏شناسى قرآن كريم رفتيم تا چارچوب نظريه شناخت را از اين صافى معرفت بازجوييم. اين اثر به طور خاص موضوع معناشناسی مراتب معرفت در قرآن را مورد توجه قرار مى‏دهد و در آينده نزديک، به تدريج در باب عقل، فطرت و حواس اثرى مستقل را تقديم خواهيم كرد. درجات معرفت، قلمرو شناخت و فرايندهاى حصول معرفت، گام به گام ابعاد اين نظريه را بازمى نمايد. بى گمان تا رونمائى از چهره كامل نظام معرفت‏شناسى قرآن راه درازى در پيش است اما به نظر مى‏رسد كه با همين پژوهه‏هاى نخست هم مى‏توان تشخيص داد كه رويكرد پيامبرانه قرآن در قضيه شناخت تا چه اندازه از راه و


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
14

فرصتى فراخ مى‏طلبد.

اما دانستنى است كه ريشه بسيارى از اين منازعات، دورى بشر از داشته‏هاى وجودى و وجدانى و رفتن در پى آرزوهاى خام و فرورفتن به دنياهاى دور از دسترس بوده است. فيلسوفان به جاى انگشت نهادن بر واقعيت‏هاى شناختنى و درگير كردن انسان با داده‏هاى حقيقى، به ذهنيت‏ها اصالت دادند و با مفروضات پيشينى و غالباً بى پايه، به حل و فصل معضلات معرفتى روى آوردند. اين رويّه نه تنها فلسفه‏هاى بشرى را با افسانه‏ها و انگاره‏هاى باطل در هم آميخت بلكه راه و رسم شناخت را هم تيره و تار ساخت.

در مقابل، پيامبران الهى براى وصول به حقائق هستى و شناسائى هويت انسان به گونه ديگر عمل كردند. آنها با برانگيختن عقل و بيدارسازى فطرت و با تكيه بر آيه‏هاى روشن و شواهد آشكار، راه درون و بيرون را بر انسان گشودند و گام به گام، متناسب با توانش‏ها و نيازمندى‏هاى حقيقى بشر، باب دانش و عمل به آگاهى‏هايش را گشودند. از اين روست كه رهروان راه انبياء، هر چند به ظاهر خرد و فرومايه، با بصيرت دل و روشنائى عقل و بدون فروافتادن در اوهام خام، راه معرفتِ معيار را در پيش گرفته و با سرعت و سلامت، مراحل رسيدن به والاترين مقامات انسانى را يكى پس از ديگرى سپرى مى‏كنند.

آرى، از همين روست كه شيوه پيامبران از روش بزرگان بشرى ممتاز مى‏شود و سيره انبياء و اولياء الهى از سلوک عارفان و فيلسوفان فاصله مى‏گيرد. ما بر اين باوريم كه شيوه شناخت پيامبران و سلوک عملى آنان در مواجهه با عظيم‏ترين حقائق هستى، بى گمان ريشه در يک رويكرد معرفت شناختى خاص دارد كه برگرفته از وحى الهى و برآمده از عميق‏ترين سرچشمه‏هاى شناخت در درون آدمى است. اين نظام معرفت‏شناختى هر چند بيش و كم از سوى انسان‏ها به فراخور خرد

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18582
صفحه از 416
پرینت  ارسال به