107
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

بدون دلیل و مجادله را در پی دارد که خشم الهی را برمی‏انگیزد و سبب طبع قلب می‏شود. طبع قلب نیز شک و ارتیاب را به دنبال دارد و معلول نهایی این فرآیند علّی، گمراهی است. همان‏طور که در زنجیره علّی گفتیم، ارتباط عامل اول که قصد و نیت - یا در این آیه تکبر قلب - است با تحقق معلول چنان قوی است که معمولاً این دو از هم جدا نمی‏شوند و مهم‏ترین مرحله نیز زیرحادثه ماقبل آخر است. به این ترتیب، تکبر قلب و شک دو عامل اساسی در معلول نهایی، یعنی گمراهی، شمرده می‏شوند. در صورتی که گمراهی را از زنجیره علیت حذف کنیم، شک زیر حادثه نهایی می‏شود. عامل اول که تکبر قلب باشد، عامل اساسی و زیرحادثه ماقبل آخر نیز طبع قلب خواهد بود. در نهایت، باید اعتراف کنیم که قرآن عامل روان‏شناختی - تکبر - را سرسلسله زنجیره علّی شک به شمار آورده است.

تحلیل شناختی شک بر اساس متن مفسر۱

روایات تفسیری شک را استوار بر چهار مؤلفه مریه، هوس، تردید و تسلیم دانسته‏اند:

۰.وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْمِرْيَةِ وَ الْهَوَى وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ‏؛۲

۰.شک بر چهار شاخه استوار است. بر مریه و هوس و تردید و تسلیم.

جز مریه که بحث آن در ادامه همین نوشتار خواهد آمد - و لغت دانان و

1.. متن مفسر متنی است که به تبیین، تفسیر و توسعه متن مؤسس می‏پردازد. روایات نسبت به قرآن متن مفسر به حساب می‏آیند»؛ رکّعی و نصرتی، میدان‏های معنایی در کاربست قرآنی، ص ۱۰۲.

2.. کلینی، الكافي، ج۴، ص۱۵۵. البته این روایت به شکل‏های مختلفی ضبط شده که در برخی ریب به جای مریه و هول به جای هوی آمده‏ است. در مورد ریب ممکن است نقل به معنا و در مورد هول و هوی تصحیف رخ داده باشد. نک: شیخ مفید، الخصال، ص۲۳۳ در نهج البلاغه نسخه صبحی صالح نیز عنوان تماری به جای مریه آمده است و هول به جای هوی؛ نهج‏البلاغه، ص ۴۷۳. در تحف العقول و برخی دیگر از منابع روایی نیز مریه، هول، تردد و استسلام ذکر شده‏اند؛ حرانی، تحف العقول، ص۱۶۷. اما مهم آن است که تمامی این مؤلفه‏ها غیر معرفتی شمرده می‏شوند و به حوزه معارف تعلق ندارند.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
106

هر حادثه علّی را زنجیره‏ای از مراحل و زیرحادثه‏ها تشکیل می‏دهد. برای مثال ابتدا عامل، اراده می‏کند کاری را انجام دهد. سپس عامل اعضایی از بدن خود را به حرکت درمی‏آورد تا حادثه علّی به وجود آید. پس از آن زیرحوادثی وجود دارند که رابطه علّی با یکدیگر دارند. بعد از آن زیرحادثه قبل از معلول شکل می‏گیرد و در نهایت زیر حادثه نهایی یا معلول رخ می‏دهد. در رایج‏ترین حالت در میان مراحل علّی، پنجره توجه به سوی مرحله اول و مرحله نهایی باز می‏شود؛ زیرا اینکه چه کسی یک حادثه خاص را رقم می‏زند و آن حادثه چه بوده همواره دو سؤال مهم هر حادثه‏ای را تشکیل می‏دهند. ارتباط قصد و نیت عامل حادثه با تحقق حادثه به قدری نیرومند است که این دو معمولاً جدا از هم دیده نمی‏شوند. در زنجیره علّی پس از عامل و معلول، مهم‏ترین مرحله، مرحله پیش از مرحله نهایی است که علت مباشری معلول به شمار می‏رود.

با توجه به آنچه در مورد زنجیره علّی بیان شد، علیت در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره غافر تحلیل می‏شود. در زنجیره علّی این آیات گمراهی الهی (يُضِلُّ اللّٰهُ) معلول نهایی است و آخرین زیرحادثه را نشان می‏دهد. اینکه گمراهی پس از واژه «کذلک» آمده، نشان می‏دهد شخص پس از شک و ارتیاب و اسراف استحقاق گمراهی یافته است. آیه بعد نقش بدل از «مَن» در آیه قبل را بر عهده دارد.۱ این آیه بیان می‏کند کسانی که مسرف و مریب هستند در حقیقت چه ویژگی‏هایی داشته‏اند؛ دو ویژگی در ادامه برای آنان بیان شده است؛ مجادله و سخن بدون حجت و دلیل. در پی این زیر حادثه، خداوند طبع قلب را ایجاد می‏کند؛ قلبی که متکبر و جبار نامیده شده است. بنابراین، در این زنجیره علّی، اولین عامل تکبر و زورگویی است که بر قلب عارض می‏شود. تکبر قلب زیرحادثه سخن

1.. طبرسی، مجمع‏البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۸۱۴.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18518
صفحه از 416
پرینت  ارسال به