91
مناسبات جامعه شناسي و حديث

ببينيد ، شايد ما آن جا به اين دانش جامعه شناسى نياز داريم ، ولى اين را خيلى دشوار مى بينم؛ يعنى فكر مى كنم ما هميشه در مقام شعار باقى مى مانيم كه معرفت ديگرمان ، به فهم كامل تر ما از آن قصه بينجامد . البته ممكن است با كار بيشتر و مستمر و چارچوب دار ، بتوانيم با دانشى كه از دين بر مى آيد ، واقعا يك دستگاه نظرى درست كنيم . به اين معنا كه مثل پارسونز كه چارچوب نظرى مى سازد و مرحله به مرحله جلو مى رود ، يا آقاى چلبى كه جامعه شناسى نظم را به همين ترتيب پيش مى برد و يك دستگاه نظرى مى سازد ، خوب ما هم شايدبتوانيم بسازيم ، ولى حقيقا هنوز ما اين كار را شروع نكرده ايم و بعضى كوشش هايى هم كه در اين زمينه بوده ، دچار مشكلاتى شده است .

در غرب نظرياتى كه شكل گرفته ، براساس مشكلات جامعه موجود خودشان بوده و مبانى و پيش فرض هاى آن ها ، نقش كليدى در شكل گيرى آن نظريات داشته است ؛ ولى ما براساس مبانى خودمان ، در صدد حل مشكلات جامعه نبوده ايم. نمونه اى از دخالت پيش فرض هاى غرب ، در تقسيم كار اجتماعى دور كيم است كه كتاب مقدس را سرشار از خرافات مى داند . ما مى خواهيم بگوييم آيا نمى توانيم براساس پيش فرض هاى دينىِ خودمان ، مشكلات جامعه خود را در پرتو احاديث اجتماعى حل كنيم .

عيبى ندارد . من الآن اين طورى براى شما بحث نكردم كه راه آسان تر آن را در دسته دوم گزاره هاى مى بينيد. در دسته اوّل ، مى توان از راه لوازم آن ها به اين رسيد يا از طريق رفت و برگشت بين دانش موجود تجربى (اين جا كه مى گويم تجربى ، منظورم علم به معناى ساينس است) و معرفت دينى و در واقع چارچوب دار به اين محتواها دست يافت؛ يعنى آن ها را كنار هم بگذاريم و يك دستگاه بسازيم .
موضع من ، شبيه موضع شهيد صدر است كه ما يك علم اقتصاد داريم و يك مكتب و مذهب اقتصادى و يك نظام اقتصادى . من بحث ايشان را مى پذيرم و فكر مى كنم جواب مى دهد؛ يعنى به عبارت ديگر ، به طور مستقيم مأموريتى را براى دين نمى بينم كه اوضاع جهان را براى ما تشريح كند . براى مثال ، در هر عرصه معرفتى ، منِ بشر به اين هدايت الهى و اين ابزارى كه در دست دارم ، توصيه شدم به آن كه بايد بروم آن را بشناسم . البته پيمودن اين راه موانعى در پيش رو دارد از جمله اين كه آيا برداشت من تنها جامعه شناسى اسلامى است و برداشت ديگرى چنين نيست يا اين كه معيار نقد و بررسى فهم ها و برداشتهاى ما در اين زمينه چيست؟


مناسبات جامعه شناسي و حديث
90

اين حوزه بشويم يا نه . البته اگر سؤال از ممكن بودن يا غيرممكن بودن است ، مى توانم بگويم خيلى دشوار است .
به نظر من ، در اين قسمت از گزاره ها ، غير از آن خدماتى كه جامعه شناسى مى تواند به فهم و اجرا كند، ديگر راه بسته است و بيشتر مى توانيم حالت پيشينى و پسينى داشته باشيم . براى مثال ، فرض كنيد كه ما الآن مى دانيم براساس نظريه اى كه در حوزه اخلاق اجتماعى داريم ، سترعيوب چه به عنوان صفت الهىِ ستّارالعيوب بودن ، و چه به عنوان صفتى كه مؤمن و مسلمان در روابط اجتماعى خود بايدداشته باشد كه افعال مسلمانان را حمل به صحت نمايد ، بالا بردن ذخيره اطلاعات اجتماعى است ؛ يعنى اين مسأله را به خوبى مى توان با جامعه شناسى تبيين كرد و موضع دين را توضيح داد. اگر براى كسى حرمتى نگذاريم و عزّت نفس فردى و حرمت اجتماعى افرادپايين بيايد ، هزينه اين ها براى ارتكاب خلاف كاسته مى شود و آسان تر دست به خلاف كارى مى زنند . اين ها در سطوح تحليل مهم است . اين ايجاد فضاى اطمينان براى خود و ديگران و حرمت گذارى ، چه اثرى مى تواند داشته باشد . يا مسأله صله رحم ، دوستى بين فرد است و نظارت ، كنترل ، رسيدگى و كمك متقابل نيست. آدمِ تنها ، زودتر افسرده و بزهكار مى شود ، ولى وقتى انسان ها با هم رفت و آمد مى كنند ، اين طور نيست . يا وقتى اين ديدگاه را قبول داشته باشيم كه وقتى ميهمان مى آيد ، بركت مى آورد و وقتى مى رود ، گناه را با خود مى برد ، حاصل اين ديد ، مكانيزم هايى براى جلوگيرى از گسترش انحراف افراد مى گردد و بر عكس ، جدا شدن و خرد شدن چارچوب هاى نظام اجتماعى و نيز ضعف كنترل هاى نهادى شده ، خيلى پيامدهاى بدى دارد .
پس علوم زيستى بيولوژى توانسته آن نكته رادر مورد جنون گاوى روشن كند و ما هم مى توانيم از اين ها در رشته خودمان استفاده بكنيم . البته اين نكته هم كم ارزش نيست ، اما اگر منظور اين باشد كه پيش از جامعه شناسى تئوريك يا تجربى ، بتوانيم به گزاره اى برسيم كه بيان عامش را در مورد پديده ها از دين بگيريم ، اين آن چيزى است كه بايد اثبات كنيم . البته چنين چيزى در مقام علم اتفاق مى افتد ، ولى صرف نظر از بحث هاى تئوريك كه مى گويند مى شود يا نمى شود ، در مقام عمل هم اثبات كنيم كه مى شود يا نمى شود. توجه مى كنيد؛ يعنى در مقام اجرا و عمل . حالا شما درباره اين گزاره هاى توصيفى ، دستورى ، ارزشى و هنجارى ببينيد كه چطور مى توان چنين كارى كرد .

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2707
صفحه از 240
پرینت  ارسال به