89
مناسبات جامعه شناسي و حديث

آن علم ، نمى توان پيشاپيش چنين پيشى بينى هايى كرد . چطور مى توانيم اين كار را انجام بدهيم؛ يعنى آيا آن چه فهميديم ، فهم از نوع برداشت جامعه شناسانه ما از بُعد معرفت دينى است ، يا اين درست همان پيام جامعه شناسانه خودِ دين به شمار مى آيد . البته به بعضى از اين نكات در آن مقاله اشاره كرده ام و برخى از اساتيد هم به من اشكال كردند كه چرا معتقدم همه آن ها بر اين واقعيت ها مبتنى هستند.
به هر صورت ، اين نظريه چه لوازمى دارد؟ يكى در فهم دانش آن كار داريم. اين هم چيز كمى نيست و قرار است نهادينه شود وخيلى هم براى ما مفيد است؛ يعنى دانش تاريخى و دانش جامعه شناختى ، به فهم بهتر ما از دين و برنامه ريزى درست ارشادات دينى كمك كند . پس بايد ببينيم در يك جامعه دينى ، تا جايى كه جامعه شناسى و ظرف تاريخ اجتماعى ما مى تواند كمك بكند ، چگونه مى توانيم آن محتوا و دستور آيات و روايات را اجرايى كنيم . اين البته كمك كمى نيست و خيلى مهم است . اما آيا اين دسته از گزاره ها ، مى تواند نوعى شناخت به ما بدهد و به ما بگويد چطور جامعه اى مطلوب است و بعد به واسطه آن ، بتوانيم به توصيفى از جامعه برسيم؟
چون اگر كار علم ، در حدّ توصيف و تبيين باشد ، كه هيچ؛ ولى اگر منظور ، ساختن جامعه است ، كه اين در حدّى كه الآن ما مى فهميم ، كار علم نيست . ما بايد بعد از جامعه شناسى ، به كمك تفكر اجتماعى ، يعنى چيزى فراتر از جامعه شناسى و به كمك يك سلسله متدولوژى خاص و مفاهيم خاص ، بتوانيم نظام سازى كنيم . در آن زمان ، مى توان گفت ما در اين خصوص كارى كرده ايم .

۴ . كشف احاديث اجتماعى از گزاره هاى جامعه شناختى

جناب استاد ، مى توان گفت كه احاديث ، روابط اجتماعى انسان ها را بيان كرده اند ، ولى در وراى اين مباحث ، گزاره هاى جامعه شناختى اى مى نهفته است كه از همين گزاره هاى اجتماعى احاديث الهام گرفته مى شود و مفاهيم و برداشت هايى را كه در وراى آن ها نهفته است ، كشف مى نماييم .

اين درست همان چيزى است كه اگر امكان پذير باشد ، وجه واقع بينانه و متواضعانه ترى است. در اين زمينه ، همه ما از قبل انقلاب تا الآن ، اين دغدغه را داشته ايم كه آيا مى توانيم وارد


مناسبات جامعه شناسي و حديث
88

بتواند وضع جوامع موجود جامعه و نظم جامعه تغيير يافته را توضيح بدهد و فرموله بكند.
بر اين اساس ، بايد ببينيم محتوايى كه در احاديث مى يابيم ، به ويژه در گزاره هاى توصيفى يا توصيفى ـ تبيينى ، تا چه اندازه مى تواند اين نوع نگرش كلى را به ما بدهد يا مى توانيم با چه واسطه هايى به اين برسيم كه درك عميق ترى از حقيقت موجود خودمان داشته باشيم .

۳ . بررسى هدف از رابطه حديث و جامعه شناسى

نكته ديگر اين است كه هدف شما از اين كار تلفيقى احاديث با جامعه شناسى حديث چيست و نيازتان چه مى باشد؟ به اين معنا كه اين جامعه شناسى و دانش موجود ، چه چيزى را براى ما آشكار نمى كند كه دنبال چيز تازه اى باشيم . البته تعبير سكولار بودن ، غربى بودن و جهت دار بودن علم و از اين دست بحث ها هم گفته شده ، اما واقعيت اين است كه الآن ما به عنوان انسان هاى مسلمانى كه دغدغه دين داريم ، درس دين هم خوانده ايم و در جامعه شناسى تبحّر داريم و بايد يك جامعه واقعى را اداره كنيم ، الآن ما با چه مشكلى روبه رو هستيم ، چه چيزى مى خواهيم ، چه نياز معرفتى و معرفت شناسى ، و چه نياز عملياتى و اجرايى جديدى داريم كه ما را به حركتى ديگر وادار مى كند و يك حركت تكميلىِ متفاوت بطلبد؟
دين ، حاوى نوعى شناخت راجع به انسان و جامعه است و بايد باشد ؛ چون براى تعليم سعادت انسان در دنيا و آخرت آمده و در آن ، معرفت و شناخت وجود دارد . ما در دين ، يكسرى مفروضات و اصول كلى داريم كه حتى مى توانيم در مقام مثال هم آن ها را ثابت كنيم . مثلاً مى توانيم همين «كُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ» را با پيشرفت هاى علمى بسنجيم و ببينيم «بخوريد و بياشاميد ، ولى اسراف نكنيد» ، چه آثار علمى اى دارد. مثال ديگر اين كه ما خوردن نخاع و كلاً بافت هاى عصبى را حرام مى دانيم . الآن مشخص شده كه ريشه جنون گاوى ، در نوع تغذيه اى است كه به دام ها مى دهند؛ چون غذاهاى آن ها ، افزون بر علوفه ، مقدارى گوشت خوارى هم بوده؛ يعنى از خود بافت ها و امعاء و احشاء اين ها، چرخ مى كنند و به خودشان مى دهند و الآن بررسى كرده اند و متوجه شده اند كه اين خوراك ، باعث به وجود آمدن عامل بيمارى جنون گاوى شده است. پس مى توان از كسب علم ، به اين نكته ها رسيد.
پيش تر گفتيم كه معرفت شناسى و اين بخش ها ، به همديگر ربط دارند و هر چه دانش ما رشد مى كند ، روابط كلى علم و دين ، و معرفت ما از دين بيشتر مى شود ، ولى بدون داشتن

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2805
صفحه از 240
پرینت  ارسال به