205
مناسبات جامعه شناسي و حديث

به نظر من ، معيارها و قوانين كلى كه مى توان از متون دينى استباط كرد ، به ويژه آن ها كه در زمينه اجتماع موثق تر هستند ، براى تئورى سازى و مدل سازى خيلى مهم است ؛ يعنى آن جا كه به مورد خاصى ناظر نيست ، مثل «يا ايهاالناس»ها كه شامل همه جوامع مى شود.
در كنگره امام على عليه السلام در سال ۱۳۷۹ ، حضرت آيت اللّه نورى همدانى در سخنرانى شان ، ۳۲ مورد را از نهج البلاغه ذكر كردند كه به نظر مى آيد نكاتى كليدى براى اين گونه بررسى هاست. واقعا بعضى از حرف هاى امام على عليه السلام را با هر ديدى نگاه بكنيد ، واقعا بى نظير است؛ مثلاً تمام كسانى كه از حقوق بشر صحبت كردند ، تمامشان به اندازه كلام امام به مالك اشتر نيست كه فرمود : «بقيه يا مثل تو هستند در خَلق ، يا برادر دينى تو هستند» . اصلاً چنين كلامى را كجا مى توان يافت. اين معيارى است براى رفتار. در واقع معيارهاى عملى است ، ولى تعدادى معيارهاى نظرى هست كه مى توان رفتار جوامع ، يعنى قوانين اجتماعى را از آن استخراج نمود.
تجربه ما در قرن بيستم ، اين را مى گويد كه نظريه هاى روز ، خيلى افت و خيز دارد. غربى ها خيلى كار مى كنند و اين كارشان ، مايه تحسين است و يك خوبى هم كه دارند ـ به ويژه در دهه اخير ـ خيلى زود تغيير عقيده مى دهند و اگر قانع بشوند ، ديدگاهشان را كنار مى گذارند. براى مثال ، بيست ـ سى سال پيش ، فرويديسم بر تمام روان شناسى حاكم بود ، ولى اكنون افراد به ميزان زيادى از اين مكتب جدا شده اند. زمانى شما اصلاً نمى توانستيد از اين صحبت بكنيد كه دين روى سلامت بدن اثر مثبت دارد. الآن شما مى بينيد نصف دانشگاه هاى پزشكى آمريكا قبول كردند كه درس تأثير دين بر سلامت جسم و روان را ، جزء دروس قرار دهند. اين نشان مى دهد چقدر بينش ها تغيير كرده است ، حتى يكى از استادان برجسته پزشكى آمريكا مى گويد : مقاله هاى ما را اول مجلات چاپ نمى كردند ، حالا همه را در مجلات درجه يك چاپ مى كنيم. بنابراين ، زمينه بازتر شده است.
به نظر من اگر هر چيزى كه گزارش داده مى شود ، با احتياطات علمى همراه گردد ، اين جاى خودش را باز مى كند. در اين جا ، گروهى كه در آمريكا روى تأثير دين بر سلامت جسم كار كردند ، خيلى حساب شده و دقيق عمل كردند؛ يعنى مثلاً دو گروه بيمار را در نظر گرفتند كه يك گروه ، برايشان دعا شده بود و گروه دوم چنين نبود . حتى خود پزشكان هم نمى دانستند كدام گروه دعا شده و كدام گروه هم دعا نشده است. اگر كارها متقن انجام بشود ، مى توان طرف


مناسبات جامعه شناسي و حديث
204

روى جوامع گذشته يا حال كرد و ديد كه منشأ از هم پاشيدگى جوامع گذشته چه بوده است ؛ يعنى يك مطالعه تاريخى در جوامع گذشته و يك مطالعه ميدانى در جوامع فعلى. بايد ديد آن جوامعى كه وضع بهترى دارند و از ثبات بيشترى برخوردارند ، عواملى كه اين ثبات را به وجود آورده ، چيست؟ مثلاً بعضى ها در مورد اين كه چرا در زمان آل بويه همه علوم شكوفايى داشت ، مطالعه كردند و به يك نتايجى رسيدند؛ ابعاد اقتصادى ، ابعاد آزادى و... .
به نظر من ، اين ملاك هاى احاديث را پياده كنيم و ببينيم تا چه حد مى توانيم آثار اين ها را در جوامع گذشته يا حال ببينيم؛ يعنى بهترين راهش اين است. يك چنين ملاك هاى كلى ، كمتر در جامعه فعلى داده شده است. اين همه راجع به عدل صحبت مى كنند ، ولى كمتر اين قدر ملاك هاى كلى داده اند. مصداق هاى اين ملاك هاى كلى را پيدا كنيد. اين كارِ با ارزشى است. اتفاقا ما در پژوهشگاه علوم انسانى ، بعد از آن كنگره سال ۱۳۷۹ كه سال امام على عليه السلام بود ، يك مركز امام على عليه السلام راه انداختيم. در اين مركز ، روى ابعاد اجتماعى به مفهوم عامش ، مسايل روز ، مشكلات و... در پرتو آراى امام على عليه السلام ، كار مى كنيم؛ البته كارى به مسايل عرفانى نداريم . به ويژه مسايل اجتماعى به مفهوم عامش را كه شامل سياسى و اقتصادى هم مى شود ، در پرتو ديدگاه هاى امام عليه السلامبررسى مى كنيم. به نظر من ، اين بسيار مهم است.

حضرت عالى معتقد هستيد كه مى توان اين تلفيق ها را بين حديث و جامعه شناسى ايجاد كرد؟

به نظر من مى شود كرد؛ هم در علوم انسانى و هم در علوم غيرانسانى. در علوم غيرانسانى ، معتقدم كه در خيلى موارد مى توان از آن ها الهام گرفت ، ولى در مورد علوم انسانى و با وجود پيچيدگى قضيه ، به مراتب بيشتر مى شود استفاده كرد ، به ويژه كه علوم اجتماعى و علوم انسانى امروز ، خيلى گيج است. دليلش را هم مى توانيد در تعدد مكاتب ببينيد. هر گوشه اى، يك مكتبى حاكم است. همين تعدد مكاتب ، قضيه را نشان مى دهد. به نظر من مى شود اين كار را كرد و ارزش دارد و خوب است .

۵ . روش تحقيق در مناسبات جامعه شناسى و حديث

حالا كه نظر حضرت عالى براى مناسبات احاديث و جامعه شناسى مثبت است ، چه روشى براى اين كار داشته باشيم و چگونه عمل كنيم؟

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2727
صفحه از 240
پرینت  ارسال به