من مى توانم مورد به مورد ، در تمام تئورى هاى مهم علم نشان بدهم كه اگر يكسرى تعميم ها انجام نمى شد ، پيشرفت نمى كرد. اين تعميم ها ، بعضى شان حتما متافيزيكى بوده ، بعضى شان مذهبى بوده ، بعضى شان ضد مذهبى بوده ، و بعضى شان هم فرقى نمى كرده؛ ولى چيزى بوده كه از علم بر نمى آمده است. قضيه اى كه در زمان ما اتفاق افتاده ، اين است كه يك عده آدم هاى مشهور ، آن طرفِ ضدمذهبى قضيه را گرفتند؛ يعنى مثلاً الان در پوسته مركزى نظريه داروين ، كه انواع به طور تدريجى به وجود آمدند ، اين مسأله ، با خداپرستى اصطحكاكى ندارد؛ يعنى هم مسيحى ها و مسلمان ها گفتند اين نظريه ، با اسلام و مسيحيت مشكلى ندارد. يكى از نخستين كتاب هايى كه در عراق نوشته شد ، همين بود كه اصل اين قضيه با اسلام منافات ندارد؛ چون بعضى ها مى خواستند بگويند كه با اين نظريه ، ديگر كار خدا تمام شد. نكته مهم اين است كه هيچ تئورى در عمل نيست كه از اين مفروضات عام فارق باشد .
آيا منظور شما بومى كردن علم است يا علم دينى؟
نه ، منظور من علم دينى است. ببينيد من حرفم اين است علم در يك سطحى ، دينى و غيردينى ندارد. شما يك آزمايش هايى مى كنيد؛ البته ممكن است در كتاب هاى روايات خوانده باشيد كه فلان خاصيت در ماه است. اين باعث شد كه اگر شما دسترسى به ماه پيدا كرديد ، آن خاصيت را امتحان بكنيد. اين را كنار بگذاريد ، ولى حجم عظيمى از علم ، دينى و غيردينى ندارد. راديو ساختن ، بُعد دينى ندارد؛ البته با صرف نظر از كاربرد آن.
ولى يك جاهايى هست كه شما در مورد طبيعت يا انسان ، سؤال هاى بنيادى داريد. آن جا دينى و غيردينى هست . علت اين است كه علم در آن جا براى جواب هاى شما كفايت نمى كند. حتما بايد تعميم بدهيم. تعميم هم يا بايد دينى باشد يا ضد دينى يا بى طرف ، و براى هر كدام از اين ها هم بايد دليل بياوريد. دليل دينى اين است كه مى گوييد من قبول دارم كه غير از علم ، چيز ديگرى هم مى تواند باشد ، ولى آن ها نمى توانند چنين دليلى بياورند كه چرا من وجه بى طرفانه را اختيار كردم.
اين جا مى توانيد بگوييد من اعتقاد دارم كه يك كانال ارتباطى با طبيعت مى تواند باشد و اين كانال ارتباطى ، اين اطلاعات را به من مى دهد. البته اين را در حوزه اى مى دهد كه علم به آن دسترسى ندارد؛ يعنى علم به شما مى گويد كه اين ابزار مغز را نياز داريد؛ براى اين كه كارِ با شعورانه انجام بدهيد ، ولى آيا فقط در اين جا ختم مى شود يا چيزى اضافه هست ، ديگر