197
مناسبات جامعه شناسي و حديث

نمى كنم ، ولى مى گويم آيا برنامه فيزيك اين است؟
انيشتن مى گويد : نه ، من مى خواهم ببينم قانون هايى كه خدا با آن ها طبيعت را ساخته ، چه هستند؟ اصلاً طبيعت چگونه كار مى كند؟ تا اين حد درست است ، ولى بيش از اين نمى تواند ادعا كند و بايد همان جا متوقف بشود. بعد براى موارد خاص ، نمى تواند به استقرا متوسّل شود. اگر به استقرا متوسل شود ، از علم تجاوز كرده است. مجوّز استقرا ، خود علم نيست؛ براى اين كه اين قدر استثنا در علم ديده ايم كه بايد براى ما هشدار باشد. زمانى فيزيك دانان مى گفتند طبيعت بين چپ و راست فرق نمى گذارد. دانشمندان درجه اوّلى هم روى اين تأكيد كردند ، ولى نظرشان اشتباه از آب درآمد .
اصلاً نمى توان تعميم داد و از علم خارج مى شويد و وقتى از علم بيرون آمديد ، چرا در اين مورد بيرون آمديد و در مورد ديگر بيرون نمى آييد؛ يعنى منظورم اين است كه اگر اين كار را بكند ، حرف زيادى نمى تواند بزند. تمام تئورى هايى كه پيش رفته ، به خاطر تعميم هاست.

اين ها ، ديدگاه هاى تفهمى هرمنوتيك را هم به سمت علم تجربى مى كشانند.

هرمنوتيك ، در حوزه فيلسوفانِ علم بازار دارد ، ولى بين خود دانشمندان اصلاً رايج نيست . براى مثال ، كوهن گفت : تئورى ها با يكديگر قياس ناپذير است؛ يعنى مفاهيم هر كدام با هم قابل قياس نيستند. دانشمندان درجه اول فيزيكى هم گفتند ما اين را قبول نداريم. اگر در فيزيك از جرم صحبت مى كنيم ، جرمى كه نيوتون مى گفت ، با جرمى كه انيشتن مى گويد يكى است. ممكن است عمق فهم قضيه فرق بكند ، ولى قضيه يكى است. بنابراين ، اگر اين تعميم ها نبود ، اصلاً علمْ پيشرفت نمى كرد. ببينيد ، نيوتن تعميم مى دهد و مى گويد : اين قانون حاكم بر روى زمين ، در مورد ماه و خورشيد هم صادق است. خوب چقدر چيزها را با اين تعميم ها توضيح دادند. وقتى پاى تعميم به ميان آمد ، مجوّز تعميم از خود علم گرفته نمى شود. يكى از چيزهايى كه امروز بسيارى از علما ، چه دين دارد و چه بى دين به آن اعتقاد دارند ، اين است كه خود علم نمى تواند جواب خيلى از پرسش ها را بدهد. علم سؤال هايى را مطرح مى كند كه خودش نمى تواند جواب بدهد. مثلاً پيتر مداوار ، پزشكى بود كه جايزه نوبل را برد. اين آدمِ لاادرى گرا ، از پيروان پوپر و از بزرگان علم پزشكى است ، ولى معتقد است كه يكسرى پرسش هايى براى ما مطرح مى شود كه نمى توانيم با علم به آن ها جواب بدهيم و نمى توانيم آن ها را ناديده هم بگيريم . چهل سال پيش ، وضعيت جهان متفاوت بود؛ يعنى اين ديدگاه


مناسبات جامعه شناسي و حديث
196

و همواره اختلاف نظر هست؛ گو اين كه اين روزها ، تمايل روزافزونى به سمت كسانى است كه گرايش هاى خداباورانه دارند. پس نه تنها در مورد علوم طبيعى ، كه به مراتب در مورد علوم انسانى ، نگرش به وحى بسيار مهم است.

سؤالى اين جا وجود دارد. ممكن است كسى بگويد كه شايد توقع ما از علم ، بيش از اندازه ظرفيت آن است؛ به اين معنا كه بايد اين مقدار از علم توقع داشته باشيم كه پديده هاى اين جهانى را منقطع از قبل و بعد توضيح بدهد و در صلاحيت اين علم نيست كه در مورد مبدأ و معاد توضيح بدهد و پديده ها را مرتبط با آن ها بسنجد و بايد مبدأ و معاد را به متافيزيك واگذار كنيم .

متوجه هستم. من اين مسأله را در آن كتابم ، از علم سكولار تا علم دينى پاسخ داده ام و در جواب نقد آن فيلسوف هم ، عين همين را گفتم. سخن من اين است كه اگر كسى گفت من فقط اين آزمايش را انجام مى دهم و تا اين حد پيش مى روم ، يعنى اگر خواست اين جا توقف بكند ، بكند؛ ولى او نمى تواند ادعاى اين جهانى داشته باشد ، يعنى نمى تواند بگويد من درباره همه چيز صحبت مى كنم . او فقط مى تواند بگويد من در اين حوزه خاص آزمايش كرده ام و اين نتيجه را گرفته ام . مشكل علم اين است كه همواره تعميم مى دهد و هيچ كس را پيدا نمى كنيد كه تعميم ندهد و البته در مقام عمل اين تح پذير نيست.
در مقام نظر ، كسى مى تواند بگويد من آزمايش كردم و ديدم وقتى اين سيم را حرارت مى دهم ، طولش زياد مى شود. بنابراين ، يك قانون وضع مى كنم كه طول اين سيمى كه من درست كردم ، با حرارت زياد مى شود. مى تواند اين قانون را در مورد سيم خودش ، يا سيم هاى ديگرى مثل آن بگويد ، ولى نمى تواند بگويد كليه چيزهايى كه حرارت مى دهيد ، طولش زياد مى شود. خوب مى دانيد در مورد آب استنثنايى وجود دارد. وقتى چيزى را گرم بكنيد ، حجمش زياد مى شود ، ولى اين در مورد آب درست نيست و از اين استثنائات زياد داريد .
من حرفم اين است. اگر كسى در يك جايى توقف كند و فقط در مورد آن قضيه حرف بزند ، اشكال ندارد؛ ولى پيشرفت علم ، همواره به خاطر اين تعميم ها بوده ، يعنى اگر اين تعميم ها نبود ، اصلاً علم متوقف مى شد . وقتى قرار است تعميم باشد ، پس شما از علم خاص (علم ويژه) تجاوز مى كنيد و سراغ مفروضاتى مى رويد كه از خود علم گرفته نشده است. اگر كسى بگويد من اين آزمايش را در فيزيك مى كنم و به همين حد كفايت مى نمايم ، من اصلاً شماتتش

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3088
صفحه از 240
پرینت  ارسال به