97
مناسبات جامعه شناسي و حديث

۱ . تفاوت جامعه شناسى و انديشه اجتماعى

من نكته هايى را كه به ذهنم مى رسد ، براى شما مى گويم . بحث اول اين است كه يك جامعه شناسى داريم و يك انديشه يا باور اجتماعى ، و اين دو تفاوتى دارند . انديشه اجتماعى خيلى عام است و بنابراين ، اگر بخواهيم در دين هم چنين باورهايى بيابيم ، هيچ مشكلى نيست . اما وقتى مى گوييم جامعه شناسى ، بايد منظور از آن معلوم شود. اگر جامعه شناسى را به عنوان يك نوع علم (Science) مى شناسيم كه لزوما هم چنين است ، حتما بايد تجربه ، ملاك درستى آن را تأييد كند و اين جا حالت ديگرى مى يابد . نمى دانم مطلع هستيد يا نه ، الآن خيلى ها بحثشان اين است كه اصلاً مى شود از جامعه شناسى صحبت كرد يا بهتر است بحث انديشه اجتماعى را مطرح كنيم . آقاى شجاعى زند در مقاله اى كه در مجله علوم اجتماعى دانشگاه ما چاپ شد ، بحث كرده اند كه آيا جامعه شناسى و انديشه اجتماعى ، دو موضوع متفاوت اند يا خيلى از جاها با يكديگر اشتراك دارند .
بحث ديگر اين است كه براساس بحث كه كوهن و برخى ديگر تحت نام «پارادايم» ، يا لاكاتوش تحت عنوان برنامه پژوهشى و اين ادعا كه اصلاً هيچ شواهد تجربى نمى تواند دانشى را كلاً رد يا اثبات كند ـ البته اين حرف مخدوش است يا نه كارى ندارم ـ از اين منظر مى گويم كه جامعه شناسى ، نوعى انديشه اجتماعى است كه يك تأييدات تجربى براى خود پيدا مى كند و حرف مى زند يا مثلاً جامعه شناسى را آن قدر وسيع بگيريم كه مكتب هايى مثل كنش متقابل نمادين و تفسيرى و اين ها را شامل شود؛ در واقع اين ها هيچ كدام ادعاهاى نظريه پردازى


مناسبات جامعه شناسي و حديث
96
  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2721
صفحه از 240
پرینت  ارسال به