۷ . تفكيك احاديث توصيفى از احاديث هنجارى
همان گونه كه مى دانيم در حوزه روابط اجتماعى ، دو دسته از احاديث وجود دارد : برخى به دستورات اخلاقى و حقوقىِ مربوط به روابط انسان ها با يكديگر اشاره دارند ، ولى برخى ديگر به توصيف روابط بيان دو متغير در زندگى اجتماعى انسان ها مى پردازند . آنچه در تحقيقات جامعه شناختى برگرفته از احاديث در درجه اوّل اهميت قرار دارد ، دسته دوم از احاديث است ؛ مثل فرمايش امام على عليه السلام «ثبات الدول بالعدل» ۱ يا «من عمل بالعدل ، حصّن اللّه ملكه ؛ من عمل بالجور ، عجّل اللّه هلكه» . ۲
البته ممكن است پژوهشگرى بتواند از روى دستورات اخلاقى و حقوقى ، گزاره هاى ناظر به روابط اجتماعى كشف كند . در صورتى كه بتوان اين استفاده ها را در حد ظهور الفاظ رساند ، داراى اعتبار خواهد بود و مى توان آن را به دين استناد داد .
نكته حائز اهميت ديگر اين كه در گزاره هاى توصيفى ، گاه مباحث به صورت قضيه حمليه ارائه مى شود مانند حديث اول ، و گاهى به صورت متصله شرطيه لزوميه مانند حديث دوم .
۸ . توجه به رويّه عقلا در احاديث اجتماعى
احاديثى كه به بخش عبادات و رابطه خدا با انسان مربوط مى شود ، هاله اى از تعبد را دارا مى باشد كه معمولاً نمى توان به ملاك و معيار مورد اطمينانى در خصوص گزاره هاى آن دست يافت ؛ اما در مسايل اجتماعى وضع به گونه ديگرى است . نوعا شارع در اين احاديث ، مطلبى را ناظر روش عقلاى عالم در زندگى اجتماعى فرموده كه معمولاً تأييد ، ردّ يا اصلاح و تكميل آن شيوه هاست و كمتر به مسأله ابداعى در حوزه روابط اجتماعى پرداخته است . از اين روى بسيارى از روايات اجتماعى ، ارشاد به شيوه ها و روش هاى معمول عقلاى عالم است ؛ از اين رو براى فهم احاديث اجتماعى ، توجه به روابط اجتماعى و شيوه ها و كاركردهاى معمول عقلاى عالم بسار كارگشا مى باشد .