19
مناسبات جامعه شناسي و حديث

احاديث مى توانند منبع ارزشمند براى گزاره هاى اجتماعى ـ براى مؤمنان به آن آيين ـ تلقى شوند و چه بسا بهتر بتوان براساس آن گزاره هاى حديثى پديده هاى اجتماعى جوامع دينى و اسلامى را تبيين كرد .

دو . چيستى علم ۱

دومين مسأله اى كه مى بايست در مبتنى كردن فهم جامعه شناختى بر احاديث اجتماعى مورد توجه قرار گيرد ، اين است كه علم چيست و موضع ما در رويكرد روش شناختى بر كدام يك از تئورى هاى مربوط به علم منطبق خواهد بود .
مهم ترين رويكردها در مورد ماهيت علم به قرار ذيل مى باشد :

الف) استقراء گرايى

استقراءگرايان ، علم را معرفتى برگرفته از يافته هاى تجربى مى دانند و مبناى آن ديدنى ها ، شنيدنى ها و امور ملموس مى باشد . به ديگر سخن ، علم عينى بوده و سليقه هاى شخصى و تخيلات نظرى در آن راه ندارد . اين گرايش متداول و رايج را پوزيتويست ها ترويج كرده اند و اينان از استقراء و تتبّع گزاره هاى مشاهدتى ، با رعايت شروطى ، قوانين عامى را به دست مى آورند ؛ البته در اعتبار استقراء و تعميم آن مباحث جدّى مطرح است كه اكنون مجال پرداختن به آن نيست .

ب) ابطال گرايى

در استقراءگرايى ، شناخت با مشاهده آغاز مى شد ، ولى ابطال گرايى مى پذيرد كه مشاهده با نظريه هدايت مى شود و نظريه ها به عنوان گمانه هايى نظرى و معرفتى تلقى مى شوند كه ذهن آدمى آزادانه آن ها را مى آفريند تا بر مسايلى كه نظريه هاى پيشين با آن مواجه شده بودند ، فائق آيند و تبيين مناسبى از رفتار بعضى جوانب جهان خارج ارائه كنند . در اين رويكرد ، علم با آزمون و خطا ، يعنى حدس ها و ابطال ها پيشرفت مى كنند و فقط نظريه هاى مناسب باقى

1.. اين بحث از كتاب چيستى علم آلن اف . چالمرز اقتباس شده است .


مناسبات جامعه شناسي و حديث
18

آورده است .
۴ . به علاوه ، زمينه بازبينى در اصول و مبانى را ايجاد كرده است ؛ به اين معنا كه اين انديشه كه تنها آنهايى كه تجربى هستند عالم هستند و كاشف حقيقت ، در حال سُست شدن و به كنار رفتن است . ۱
پست مدرنيسم تسلط يك روش و شيوه فكر را نقّادى كرد و زمينه را براى حضور همه صاحبان انديشه با هر روشى را فراهم ساخت .
اكثر پُست مدرنيست ها بر اين باورند كه هيچ متد يا اسلوب و هيچ قواعدى براى شيوه عمل نسبت به آن چيزى كه بايد تطبيق ، موافق و برابر شود وجود ندارد . به علاوه پست مدرنيست هاى شكّاك به متدهاى كيفى و كمّى توجه دارند . ۲
پس در جنبش پست مدرنيسم ، نگاه هاى خطى مردود شمرده شد و به روش هاى متنوع انديشه ، اجازه ظهور و بروز داده شد و به امور پيش از تجربه كه در بينش ، گزينش ، مفهوم سازى ، انتخاب فرضيه و روش تحقيق نقش آفرينى مى كرد ، مشروعيت بخشيد . در چنين فضايى كه هيمنه و تسلط روش تجربى درهم شكسته مى شود ، راه براى نگاه هاى عقلانى و وحيانى در فرايند پژوهش هاى جامعه شناسى فراهم مى گردد ؛ زيرا پست مدرنيسم به خوبى آشكار ساخت كه گرايش ها ، پيش فرض هاى هستى شناسانه ، معرفت شناسانه و انسان شناسانه به ميزان وسيعى و پژوهش هاى تجربى و نتايج آن ها نقش اساسى ايفا مى كند و به ديگر سخن علم را نمى توان خنثى درنظر گرفت .
بنابراين حال كه مبانى ، پيش فرض ها و نگرش ها در فهم ، كشف و درك مورد تحقيق تأثير دارد ، پس هر كس مبتنى بر جهان بينى و نوع نگرش به هستى ، انسان و جامعه مى تواند در عرصه پژوهش جامعه شناسى وارد شود ؛ البته گفتنى است همه اين ملاحظات نبايد علم را از چارچوب يك سلسله انديشه هاى منظم و روشمند خارج سازد و به ديگر سخن ، امكان نقد و گفتگو با معيارهاى مشترك و روشن در مورد گزاره هاى جامعه شناسى وجود داشته باشد . به هر حال از مجموع سخنان گذشته به دست مى آيد كه از ديدگاه جنبش پست مدرنيستى ،

1.. تقى آزاد ارمكى ، پست مدرنيسم و توسعه جامعه شناسى معاصر ، ص۱۹ ـ ۲۱ .

2.. پست مدرنيسم و علوم اجتماعى ، ص۱۹۵ .

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3077
صفحه از 240
پرینت  ارسال به