171
مناسبات جامعه شناسي و حديث

همبستگى قوى و همكارى و همراهى ، باعث قدرت و پيروزى است و بر ضدش ، نزاع ، كينه ، تنازع و ضربه زدن به هم ، عامل شكست و از دست دادن حاكميت سياسى است . حالا اين كه اين مطلب را به لحاظ تجربى كسى قبلاً ديده يا نه ، و يا اين كه اين مطلب را به لحاظ تجربى به چه شيوه اى مى توان آزمود ، بحث بعدى و براى زمانى است كه آن گزاره استخراج شده از حديث ، بخواهد به عنوان فرضيه اى جامعه شناسانه ، مورد قبول همه جامعه شناسان قرار گيرد و اين مسير را طى كند و به عنوان گزاره اى در دل جامعه شناسى تجربى مطرح شود .
دسته دوم احاديث آن است كه گزاره جامعه شناسانه ، عينا در آن نباشد و ما براساس فهمى كه از مطالب جامعه شناسى داريم ، اين حديث را مؤيّد آن مطلب جامعه شناسى احساس كنيم .

۳ . نمونه كار جامعه شناسى و حديث

براى نمونه ، من در سال هاى ۷۳ ـ ۷۲ كارى انجام دادم به نام «انديشه هاى اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر» و در آن جا به خوبى اين دسته دوم روايات و كاربرد آن مشخص مى شود . مثلاً امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «خداوند بنده اى را رحمت كند كه دوستى و محبت مردم را به سوى ما جلب كند و پس از آن ، آنچه را نيكو مى داند به آن ها بگويد و آنچه را زشت مى شمارد ، به آن ها نگويد» . اين روايت ۲۱۴۰۴ در كتاب وسائل الشيعه است و ظاهرا نكته جامعه شناسانه ويژه اى در آن نيست ؛ زيرا عمدتا در مقام توصيه است و در مقام بحث نظرى نيست : «خدا رحمت كند كسى را كه دوستى و محبت مردم را به ما جلب كند» .
ما مى دانيم كه به لحاظ يافته هايى كه در روان شناسى اجتماعى كشف شده ، اگر ما در بحث تحقيق و نگرش ها ، منبع پيام را دوست داشته باشيم و به آن محبت داشته باشيم ، تأثير پيام افزايش مى يابد . هم چنين ما در بحث جامعه پذيرى مى دانيم كه يكى از راه هايى كه انسان با نفوذ اجتماعى هماهنگ مى شود و خود را همنوا مى كند ، اين است كه درباره آن عامل ، احساس همانندى به شخص دست بدهد ؛ يعنى او را دوست داشته باشد و دلش بخواهد مثل او باشد. چون دلش مى خواهد مثل او باشد ، سعى مى كند از روش ها ، گفته ها و توصيه هاى او هم پيروى و با او همنوايى كند . ما آن دو مطلب را قبلاً مى دانستيم ، پس وقتى اين روايت را مى بينيم ، ملاحظه مى كنيم كه امام عليه السلام براى ترويج تشيع ، توصيه كرده كه اول بياييم كارى كنيم كه مردمْ امامان معصوم عليهم السلام را دوست داشته باشند ، بعد به تدريج بعضى از مطالب صحيح كه


مناسبات جامعه شناسي و حديث
170

محتواى احاديث دينى ما ، گزاره هاى جامعه شناسانه استخراج كرد؟ اين البته يك مناسبت معيّن بين حديث و جامعه شناسى است . به طور طبيعى ، از منظرهاى ديگرى هم مى توان نگاه كرد و آن ها را مورد بررسى قرار داد . يك نگاه و منظر اين است كه ما با مطالعه احاديث ، گزاره هايى جامعه شناسانه استخراج كنيم . تجربه اى هم كه در اين سال ها انجام شده ، اين است كه اين كار شدنى است؛ به دليل اين كه بعضى ها كارهايى كرده اند و نمونه هايى از اين استخراجِ گزاره هاى جامعه شناسانه به دست آمده است .

۲ . دسته بندى احاديث اجتماعى

رواياتى را كه گزاره هاى جامعه شناسانه از آن به دست مى آيد مى توان به دو دسته تقسيم كرد :
۱ . گاه خود حديث ، شامل عبارتى است كه عينا مى تواند گزاره جامعه شناسانه تلقى شود. من به بحث پارادايم ها توجه دارم ، ولى اين عبور از يك مطلب حديثى به يك گزاره جامعه شناسانه ، دست كم در حد الهام ، ايجاد ذهنيت ، و به عنوان يك فرض و تخيّل فعّال يك عالِم است كه خيلى مهم نيست از كجا آورده و تنها بايد درستى و نادرستى آن را از لحاظ تجربى بررسى كرد ؛ البته دست كم مى توان جمله اى را از آن جا آورد و در يك مجمع جامعه شناسانه يا به عنوان فرضيه اى مطرح نمود .
۲ . گاهى هم مشابه اين گزاره استخراج شده ، قبلاً در جامعه شناسىِ تجربى بيان شده و اين جمله جامعه شناسانه ، شواهد تجربى هم داشته است . خود اين مطالب را كه به صورت گزاره هاى جامعه شناسانه از احاديث استخراج مى شود ، من به دو دسته تقسيم مى كنم :
دسته اى از همان ابتدا و در متن حديث ، گزاره اى است كه رابطه بين دو واقعيت اجتماعى را بيان مى كند . براى مثال در خطبه قاصعه نهج البلاغه آمده كه وقتى اجزا و افراد يك قوم با هم متحد بودند ، هدف ها و منظورهايشان يكى بود ، دست هايشان پشتيبان هم بود ، همبستگى بالا و قوى داشتند ، ميل و محبتشان با هم بود و بعد همكارى و همراهى داشتند ، بر اقوام پيروز مى شوند و نعمت هاى فراوانى نصيبشان مى گردد ، ولى همين ها، موقعى كه الفت بينشان از بين رفت و كينه به جايش نشست و به جاى اين كه پشتيبان هم باشند ، با هم به جدال و نزاع و درگيرى پرداختند ، شكست مى خورند و حتى اسير اقوام ديگر مى گردند. ببينيد ، خود متن حديث ، يك گزاره جامعه شناسانه اى است درباره عوامل پيروزى سياسى يك قوم . مى گويد

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2956
صفحه از 240
پرینت  ارسال به