تحلیل تاریخی و جغرافیای اثر
آنچه از تحلیل منبعشناسانه روایات عبیدی به دست میآید، این است که او ارتباطات علمی درون بومی خویش را مانند کتاب التفسیرش حفظ کرده است. نزدیک به ۷۷ نقل از ۱۶۰ روایت تفسیری را از میراث بغدادیان در یافته که ۵۹ روایت آن، از مهمترین استادش یونس بن عبد الرحمن است. ۴۳ روایت او از میراث کوفیان اخذ شده است. پنج روایت هم از بصره و سه روایت هم رهاورد عالمان اهوازی یا ساکن اهواز چون حسین بن سعید و فضّالة بن ایّوب است که روی هم رفته حاصل دانشاندوزی ایشان از مدرسه حدیثی کوفه است. بنا بر این، عبیدی در روایات با ماهیت تفسیری هم تعاملات فرابومی ندارد و بهاندوختههای روایی اقلیم عراق بسنده میکند.
البتّه در نسل شاگردان عبیدی دیده میشود که عالمان اقالیم مختلف، به دریافتِ روایات او پرداختهاند و بر خلاف کتاب التفسیر، روایات تفسیری او به شاگردان بغدادی منحصر نگردیده است.
طرق قمی
قمیان، نقشی در خور توجّه در انتقال میراث روایی او دارند و ۱۱۸ روایت (۷۵/۷۳ در صد مجموع کلّ) روایات را نقل کردهاند.
علی بن ابراهیم بن هاشم قمی با ۴۷ نقل (۸۳/۳۹ در صد روایات قمیان و ۷۳/۲۹ در صد مجموع روایات تفسیری) در صدرِ عالمان قمی قرار گرفته که داشتههای محمّد بن عیسی را به پسینیان انتقال داده است. بیشترینه روایات او مستقیم به الکافی کلینی (۴۵ روایت) ره یافته است. یک روایت هم در الاختصاص از طریق محمّد بن احمد علوی از احمد بن زیاد از او نقل شده و یک روایتش نیز به وسیله استاد شیخ صدوق، محمّد بن موسی بن متوکّل، به معانی الأخبار منتقل شده است.
عبد اللّٰه بن جعفر حمیری، از دیگر قمیانی است که به نقل و نشر روایات محمّد بن عیسی اهتمام کرده و چنان که در فصلهای پیشین دیدیم، از راویان اصلی کتابها و