217
میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی

از سکینه، روح ایمان است.۱ بر این اساس، روایت در پی بیان مراد آیه و از نوع «تفسیری - تبیینی» است. عباراتی از این روایت در الکافی نقل شده است.۲

متمایز نبودن مؤمنان در صلب کافران و بالعکس (فتح: آیه ۲۵)

۱۳۵.طریق ۴۱، عَن یونُسَ بنِ عَبدِ الرَّحمٰنِ، عَن مَنصُورِ بن حازِمٍ، عَن أبی عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام‏؛ فی قَولِ اللّٰهِ عز و جل‏: (لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا ٱلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا): لَو أَخرَجَ اللَّهُ عز و جل ما فی أَصلابِ المُؤمِنینَ مِنَ الكافِرینَ وَ ما فی أَصلابِ الكافِرِینَ مِنَ المُؤمِنینَ لَعَذَّبَ الَّذینَ كَفَرُوا.۳

گونه‏شناسی و تخریج: در مکّه و میان کافران، مردان و زنان مسلمانی می‏زیستند که ممکن بود در اثر حمله لشکر مسلمانان، ناآگاهانه کشته شوند و آیه بیان می‏کند که اگر اینان از کافران شناخته و متمایز می‏شدند، کافران را عذابی درناک می‏چشاندیم. روایت با بهره جستن از تعلیل آیه برای عدم عذاب (متمایز نبودن مؤمنان از کافران) مفهومی وسیع‏تر از آیه را به نمایش گذاشته است، بدین معنا که کافرانی در صلب مؤمنان هستند و مؤمنانی در صلب کافران، که در حال عادی قابل تشخیص و تمایز نیستند و اگر این مؤمنان و کافران نهفته در صلب‏ها با خروج از آنها، شناخته می‏شدند، خداوند عذاب خویش را بر کافران فرود می‏آورد. چنان که از نقل‏های مشابه این روایت بر می‏آید،۴ روایت در فضای این پرسش پدید آمده است که چرا علی علیه السّلام با وجود قوّت، دشمنان و غاصبان را از میان بر نداشت و ایشان بر او چیره گشتند. امام علیه السّلام عملکرد امیر مؤمنان علیه السّلام را با وجود مؤمنان در اصلاب آنان پیوند می‏زند و می‏گوید چون این ودیعه‏ها از نهانگاه خویش خارج شدند، علی علیه السّلام پیکار را آغاز کرد و قائم علیه السّلام نیز چنین سیره‏ای در پیش

1.. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج۲ ص۲۸۹ به بعد.

2.. ر. ک: الكافی: ج۲ ص۱۵ (محمّد بن یحیى، عن أحمد بن محمّد بن عیسى، عن علیّ بن الحكم، عن أبی حمزة، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال...) و ص۱۵ (علیّ بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حفص بن البختریّ و هشام بن سالم و غیرهما، عن أبی عبد اللَّه علیه السّلام...).

3.. كمال الدین و تمام النعمة: ج۲ ص۶۴۲، علل الشرائع: ج۱ ص۱۴۷ - ۱۴۸.

4.. ر. ک: پاورقی بعدی.


میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
216

یُكَنّى بِأبی شُعَیبٍ، عَن مُحَمَّدِ بن سَعیدٍ المَروَزِیِّ، قالَ: قُلتُ لِرَجُلٍ: أَذنَبَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله قَطُّ؟ قالَ: لا. قُلتُ: فَقَولُ اللّٰهِ عز و جل‏: (لِّيَغْفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ) فَما مَعناهُ؟ قالَ إِنَّ اللّٰهَ سُبحانَهُ حَمَّلَ محمّداً صلی الله علیه و آله ذُنوبَ شیعَةِ عَلِی علیه السّلام ثُمَّ غَفَرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنها وَ ما تَأَخَّرَ.۱

گونه‏شناسی و تخریج: مفسّران، «ذنب» را به شکل‏های مختلفی معنا کرده‏اند، مانند گناه پیامبر، گناهانی که مردم در باره پیامبر انجام دادند، ترک اولی، گناهان فرضی، گناهانی که در گذشته و آینده ممکن است به پیامبر نسبت دهند، رسالت و دعوت پیامبر و پیامدهای آن - که به زعم کافران گناه شمرده می‏شد.۲ چنین به نظر می‏رسد که در روایت، «ذنب» بر معنای ظاهری خویش - یعنی گناه - حمل شده است (شاید از آن رو که فضای فکری مخاطبان چنین اقتضا می‏کرده)، ولی نه گناه پیامبر، بلکه گناهان شیعه علی علیه السّلام که پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوش گرفت و به همین دلیل به پیامبر صلی الله علیه و آله منسوب شدند. این روایت ظاهراً از روایات «تأویلی» است؛ زیرا در فضای معنای ظاهری آیه و آنچه از سیاق آن بر می‏آید، سیر نمی‏کند. مضمون این حدیث در منابع دیگر نیز نقل شده است.۳

ایمان، سکینه نازل بر قلب‏های مؤمنان (فتح: آیه ۴)

۱۳۴.طریق ۳، عَن یونُسَ، عَن جَمِیلٍ: قالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللّٰهِ علیه السّلام ـ عَن قَولِهِ عز و جل (هُوَ ٱلَّذِى أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ ٱلْمُؤْمِنِينَ) قالَ: هُوَ الإِیمانُ. قالَ: (وَ أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ)؟ قالَ هُوَ الإِیمانُ. وَ عَن قَولِهِ (وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ ٱلتَّقْوَىٰ)۴؟ قالَ: هُوَ الإِیمانُ.۵

گونه‏شناسی و تخریج: در روایت، «سکینه» روح الهی و کلمه «تقوی» به ایمان تفسیر شده است. علّامه طباطبایی با در نظر گرفتن آیات مختلف قرآنی بر آن رفته است که مراد

1.. تأویل الآیات الظاهرة: ص۵۷۵.

2.. المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۸ ص۲۵۳ به بعد، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن: ج۲۷ ص۱۴۹ به بعد، تفسیر نمونه: ج۲۲ ص۱۸ به بعد.

3.. برای نمونه، ر. ک: تفسیر القمّی: ج۲ ص۳۱۴، معانی الأخبار: ص۳۵۲، تأویل الآیات الظاهرة: ص۵۷۵.

4.. مجادله: آیۀ ۲۲.

5.. الكافی: ج۲ ص۱۵.

  • نام منبع :
    میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1139
صفحه از 291
پرینت  ارسال به