یُكَنّى بِأبی شُعَیبٍ، عَن مُحَمَّدِ بن سَعیدٍ المَروَزِیِّ، قالَ: قُلتُ لِرَجُلٍ: أَذنَبَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله قَطُّ؟ قالَ: لا. قُلتُ: فَقَولُ اللّٰهِ عز و جل: (لِّيَغْفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ) فَما مَعناهُ؟ قالَ إِنَّ اللّٰهَ سُبحانَهُ حَمَّلَ محمّداً صلی الله علیه و آله ذُنوبَ شیعَةِ عَلِی علیه السّلام ثُمَّ غَفَرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنها وَ ما تَأَخَّرَ.۱
گونهشناسی و تخریج: مفسّران، «ذنب» را به شکلهای مختلفی معنا کردهاند، مانند گناه پیامبر، گناهانی که مردم در باره پیامبر انجام دادند، ترک اولی، گناهان فرضی، گناهانی که در گذشته و آینده ممکن است به پیامبر نسبت دهند، رسالت و دعوت پیامبر و پیامدهای آن - که به زعم کافران گناه شمرده میشد.۲ چنین به نظر میرسد که در روایت، «ذنب» بر معنای ظاهری خویش - یعنی گناه - حمل شده است (شاید از آن رو که فضای فکری مخاطبان چنین اقتضا میکرده)، ولی نه گناه پیامبر، بلکه گناهان شیعه علی علیه السّلام که پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوش گرفت و به همین دلیل به پیامبر صلی الله علیه و آله منسوب شدند. این روایت ظاهراً از روایات «تأویلی» است؛ زیرا در فضای معنای ظاهری آیه و آنچه از سیاق آن بر میآید، سیر نمیکند. مضمون این حدیث در منابع دیگر نیز نقل شده است.۳
ایمان، سکینه نازل بر قلبهای مؤمنان (فتح: آیه ۴)
۱۳۴.طریق ۳، عَن یونُسَ، عَن جَمِیلٍ: قالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ اللّٰهِ علیه السّلام ـ عَن قَولِهِ عز و جل (هُوَ ٱلَّذِى أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ ٱلْمُؤْمِنِينَ) قالَ: هُوَ الإِیمانُ. قالَ: (وَ أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ)؟ قالَ هُوَ الإِیمانُ. وَ عَن قَولِهِ (وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ ٱلتَّقْوَىٰ)۴؟ قالَ: هُوَ الإِیمانُ.۵
گونهشناسی و تخریج: در روایت، «سکینه» روح الهی و کلمه «تقوی» به ایمان تفسیر شده است. علّامه طباطبایی با در نظر گرفتن آیات مختلف قرآنی بر آن رفته است که مراد