195
میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی

گونه‏شناسی و تخریج: این روایت نیز، به گونه‏ای از سجود خورشید سخن می‏گوید و می‏تواند از نوع «تفسیری - تبیینی» باشد.۱

معنای تفث (حج: آیه ۲۹)

۱۰۴.طریق۴۰، عَن ابنِ أبی عُمَیرٍ، عَن حمّاد بن عُثمانَ، عَنِ الحَلَبِیِّ، عَن أبی عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام قالَ: سَأَلتُهُ عَنِ التَّفَثِ، فَقالَ: هُوَ الحَلقُ وَ ما فی جِلدِ الإِنسانِ.۲

گونه‏شناسی و تخریج: این حدیث بر طرف کردن «تفث» در آیه را به تراشیدن موی سر و آنچه بر بدن انسان است، چون چرک، ناخن و شارب و موهای زائد۳، معنا کرده و از نوع «تفسیری - تبیینی» است۴. در منابع دیگر نیز این روایت نقل شده است.۵

1.. شارحان در شرح این روایت به تکلّف افتاده‏اند (ر. ک: الوافی: ج۲۶ ص۴۸۶، شرح الکافی: ج۱۲ ص۱۶۶ به بعد، مرآة العقول: ج۲۶ ص۱۴ به بعد). شاید همان گونه باشد که مرحوم شعرانی در حاشیۀ شرح ملّا صالح گفته است: «و الحقّ التوقّف فى هذه الروایات التى لا نطمئنّ بصدورها إذا لم نعرف لها معنى صحیحاً من غیر تكلّف‏» (ر. ک: شرح الکافی: ج۱۲ ص۱۶۶).

2.. معانی الأخبار: ص۳۳۹.

3.. لوامع صاحبقرانی: ج۸ ص۲۵۱، روضة المتّقین: ج۵ ص۱۴۶.

4.. گفتنی است که در اخبار، معناهای دیگری برای «تفث» و بر طرف ساختن آن گفته شده است،مانند: سخن زشت (و قضای آن، سخن نیکو)، آغشته بودن به بوی خوش، ناخن و چرک، خروجاز احرام و ملاقات با امام. علّامه مجلسی معتقد است که قدر مشترک این اخبار آن است کهقضای تفث، از میان بردن هر چیزی است که بدن، قلب و روح آدمی را بیالاید و از این رو هم رفع آلودگی‏های جسمی مانند گرفتن ناخن، کوتاه کردن شارب و از میان بردن موهای زائد است و هم زدودن آلایه‏های گناه از قلب به وسیلۀ کلام نیکو و کفّاره و هم دور کردن جهل از روح با ملاقات امام علیه السّلام. ائمه علیهم السّلام در هر یک از این اخبار، به تناسب فهم و احوال مخاطب، سخن رانده‏اند (مرآة العقول: ج۱۷ ص۲۷۴ - ۲۷۵).

5.. الکافی: ج۴ ص۵۰۳ (محمّد بن یحیى، عن أحمد بن محمّد، عن محمّد بن إسماعیل، عن محمّد بن الفضیل، عن أبی الصّبّاح الكنانیّ، قال: سألت أبا عبد اللّٰه‏)، معانی الأخبار: ص۳۳۸ (حدّثنا أبی رحمه الله، قال: حدّثنا سعد بن عبد اللَّه، عن إبراهیم بن مهزیار، عن أخیه علیّ، عن الحسین، عن النّضر بن سوید، عن ابن سنان، قال: قلت لأبی عبد اللّٰه‏)، المقنع: ص۲۷۸ (مرسل)، تهذیب الأحکام: ج۵ ص۲۴۳(موسی بن القاسم، عن ابن أبی عمیر، عن حمّاد، عن الحلبیّ، عن أبی عبد اللَّه علیه السّلام‏).


میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
194

مِنَ الأَرضِ إِذا رَأَیتَ البَیاضَ المُضی‏ءَ فی طُولِ السَّماءِ قَبلَ أَن یَطلُعَ الفَجرُ، قُلتُ: بَلَى جُعِلتُ فِداكَ، قالَ: ذاكَ الفَجرُ الكاذِبُ؛ لِأَنَّ الشَّمسَ تَخرُجُ ساجِدَةً وَ هِیَ فی طَرَفِ الأَرضِ، فَإِذا ارتَفَعَت مِن سُجودِها طَلَعَ الفَجرُ وَ دَخَلَ وَقتُ الصَّلاةِ. وَ امّا السَّجدَةُ الثّانِیَةُ فَإِنَّها إِذا صارَت فی وَسَطِ القُبَّةِ وَ ارتَفَعَ النَّهارُ رَكَدَت قَبلَ الزَّوالِ، فَإِذا صارَت بِحِذاءِ العَرشِ رَكَدَت وَ سَجَدَت، فَإِذا ارتَفَعَت مِن سُجودِها زالَت عَن وَسَطِ القُبَّةِ فَیَدخُلُ وَقتُ صَلاةِ الزَّوالِ. وَ امّا السَّجدَةُ الثالِثَةُ أَنَّها إِذا غابَت مِنَ الأُفُقِ خَرَّت ساجِدَةً، فَإِذا ارتَفَعَت مِن سُجودِها زالَ اللَّیلُ، كَما أَنَّها حینَ زالَت وَسَطَ السَّماءِ دَخَلَ وَقتُ الزَّوالِ؛ زَوالِ النَّهارِ.۱

گونه‏شناسی و تخریج: از ظاهر روایت چنین بر می‏آید که سجده خورشید را صرفاً انقیاد و تذلّل تکوینی آن در برابر خالق نمی‏داند؛ بلکه برای خورشید، نوعی کرنش و سجده حقیقی قائل است که می‏شود آن را دید. این روایت را می‏توان از نوع «تفسیری - تبیینی» به شمار آورد. در ابتدای روایت از چهار سجده سخن می‏رود؛ ولی در ادامه تنها سه سجده بیان شده است.

۱۰۳.طریق ۳ و۲۶، عَن یونُسَ، عَن أبی الصَّبّاحِ الكِنانِیِّ،‏ عَنِ الأَصبَغِ بنِ نُباتَةَ، قالَ: قالَ أَمِیرُ المُؤمِنینَ علیه السّلام‏: إِنَّ لِلشَّمسِ ثَلاثَمِئَةٍ وَ سِتّینَ بُرجاً، كُلُّ بُرجٍ مِنها مِثلُ جَزیرَةٍ مِن جَزائِرِ العَرَبِ، فَتَنزِلُ كُلَّ یَومٍ عَلى بُرجٍ مِنها، فَإِذا غابَتِ انتَهَت إِلى حَدِّ بُطنانِ العَرشِ فَلَم تَزَل ساجِدَةً إِلى الغَدِ، ثُمَّ تُرَدُّ إِلى مَوضِعِ مَطلَعِها وَ مَعَها مَلَكانِ یَهتِفانِ مَعَها، وَ إِنَّ وَجهَها لِأَهلِ السَّماءِ وَ قَفاها لِأَهلِ الأَرضِ، وَ لَو كانَ وَجهُها لِأَهلِ الأَرضِ لاحتَرَقَتِ الأَرضُ وَ مَن عَلَیها مِن شِدَّةِ حَرِّها. وَ مَعنى سُجُودِها ما قالَ سُبحانَهُ وَ تَعالَى: (أَلَمْ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِى ٱلسَّمَاوَاتِ وَ مَن فِى ٱلْأَرْضِ وَ ٱلشَّمْسُ وَ ٱلْقَمَرُ وَ ٱلنُّجُومُ وَ ٱلْجِبَالُ وَ ٱلشَّجَرُ وَ ٱلدَّوَآبُّ وَ كَثِيرٌ مِّنَ ٱلنَّاسِ)‏.۲

1.. الاختصاص: ص۲۱۳ - ۲۱۴.

2.. الكافی: ج۸ ص۱۵۷.

  • نام منبع :
    میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1314
صفحه از 291
پرینت  ارسال به