أَبِیكَ، وَ بَلَّغَ فِیَّ رَسولُ اللّٰهِ صلی الله علیه و آله كَما بَلَّغَ فیكَ وَ فی أَبِیكَ، وَ أَذهَبَ اللَّهُ عَنِّی الرِّجسَ كَما أَذهَبَ عَنكَ وَ عَن أَبِیكَ!
۰.فَلَمّا صارَت إِلى الحُسَینِ علیه السّلام لَم یَكُن أَحَدٌ مِن أَهلِ بَیتِهِ یَستَطیعُ أَن یَدَّعِیَ عَلَیهِ كَما كانَ هُوَ یَدَّعی عَلى أَخِیهِ وَ عَلى أَبِیهِ لَو أَرادا أَن یَصرِفا الأَمرَ عَنهُ، وَ لَم یَكُونا لِیَفعَلا، ثُمَّ صارَت حینَ أَفضَت إِلى الحُسَینِ علیه السّلام فَجَرى تَأوِیلُ هٰذِهِ الآیَةِ: (وَأُولُوا ٱلْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِى كِتَابِ ٱللَّهِ)؛ ثُمَّ صارَت مِن بَعدِ الحُسَینِ لِعَلِیِّ بن الحُسَینِ، ثُمَّ صارَت مِن بَعدِ عَلِیِّ بن الحُسَینِ إِلى مُحَمَّدِ بن عَلِی علیه السّلام.
۰.وَ قالَ: الرِّجسُ هُوَ الشَّكُّ، وَ اللّٰهِ لا نَشُكُّ فی رَبِّنا أَبَداً.۱
گونهشناسی و تخریج: این روایت، چند محور دارد:
یک. نزول آیه ۵۹ سوره نساء در باره علی، حسن و حسین علیهم السّلام؛
دو. کلّی و قانونی بودن خطابات قرآنی و تفویض بیان جزئیّات به پیامبر صلی الله علیه و آله دلیل عدم یادکرد نام اهل بیت علیهم السّلام در قرآن؛
سه. تبیین صریح مصداق اهل بیت علیهم السّلام و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله به وسیله او در موارد متعدّد، مانند زمان پس از نزول آیه تطهیر و تعیین آل کساء به عنوان مصداق آن؛
چهار. منصوص بودن مقام امامت و انتخابی نبودن آن و استمرار و جریان آن و اشارات قرآنی دالّ بر آن در سایر ائمّه.
بر این اساس میتوان روایت را نسبت به این آیه و آیه تطهیر، از نوع «تفسیری - تبیینی» دانست. عیّاشی۲ و فرات کوفی۳ این روایت را با تغییراتی در تفسیر خود گزارش کردهاند.