سه. روایات تفسیری - تبیینی: روایاتی که معنای ظاهری و استعمالی آیه را بیان میکنند.
چهار. روایات تأویلی: روایاتی که به معنای باطنی یا فرا ظاهری آیه میپردازند.
پنج. روایات جری و تطبیق: مقصود از جری و تطبیق، انطباق مفاهیم عام و مطلق قرآن بر مصداقهای جدیدی است که در عهد نزول سابقه نداشته است. با این تعریف، مراد از گونه روایات جری و تطبیق، روایاتی است که مضمون کلّی آیات را بر مصداقها تطبیق میکنند و در بعضی موارد، مصداق اَتَم را بیان میکنند و لزوماً همه مصداقها را ارائه نمیدهند. یادآوری این نکته لازم است که روایات تأویلی با روایات جری و تطبیق همپوشانی دارند. هر روایت جری و تطبیقی، تأویلی هم هست؛ امّا هر روایت تأویلی، جری و تطبیق نیست؛ چون اساساً پیششرط جری و تطبیق، احاطه بر معنای مؤوّل است. در جری و تطبیق،» اختصاص» به تأویل اضافه میشود؛ یعنی تنها زمان، شخص و... برای آن مشخّص میشود.
کوشیده شده است تا وجه قرار گرفتن هر روایت در گونههای یاد شده توضیح داده شود. همچنین وجود مشکلات و ناهمواریهایی چون: پیچیدگی معنایی، ناهمخوانی با سیاق آیه، ناسازگاری با معیارهای مسلّم و پذیرفته شده شرعی و عقلی نیز تذکّر داده شده و راهکارهای عالمان و شارحان آورده شده است. افزون بر آن، وجود نقلهای مشابه روایت در منابع کهن نیز فرایاد آمده است.
سوره انبیا
ظهور قائم، مصداقی از عذاب الهی بر سرکشان (انبیا: ۱۲ - ۱۵)
۱. طریق ۱، عن یونُس بن مَنصورٍ، عَن إِسماعیل بن جابِرٍ، عَن أبی عَبدِ اللّٰهِ علیه السّلام؛ فی قَولِهِ عز و جل: (فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأسَنا)، قالَ: خُروجُ القائِمِ علیه السّلام، (إِذا هُم مِنها يَركُضُونَ) قالَ: الكُنوزُ الَّتی كانوا یَكنِزونَ، (قالُوا يا وَيلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ* فَما زَالَت تِلكَ دَعواهُم حَتَّى جَعَلناهُم حَصِيداً) بِالسَّیفِ(خامِدِينَ) لا یَبقَى مِنهُم عَینٌ تَطرِفُ.۱