أَصابوا مِنَ الكُفّارِ أَو لَم یُصیبُوا؛ لِأَنَّ عَلى الإِمامِ أَن یُجِیزَ جَماعَةً مِن تَحتِ یَدِهِ، وَ إِن حَضَرَتِ القِسمَةُ فَلَهُ أَن یَسُدَّ كُلَّ نائِبةٍ تَنُوبُهُ قَبلَ القِسمَةِ، وَ إِن بَقِیَ بَعدَ ذٰلِكَ شَیءٌ یَقسِمُهُ بَینَهُم، وَ إِن لَم یَبقَ شَیءٌ لَهُم فَلا شَیءَ عَلَیهِ.۱
گونهشناسی و تخریج: «عاقَبتُم» در آیه را به معنای کیفر و مجازات کافران یا زنان، غنیمت گرفتن از کافران و همسر گزیدن گرفتهاند.۲ در آیه به معنای قرار دادن چیزی در پی چیز دگر گرفته شده و آیه چنین تفسیر شده است که اگر مسلمانانی که زنانشان به کافران پیوستهاند، در پی آن همسر گزینند، امام علیه السّلام باید معادلِ مهر زنی را که رفته، بدان مرد بپردازد. چنان که از روایت بر میآید، پرداخت مهر صرفاً از غنائم جنگی نیست، بلکه میتواند از بیت المال یا مال خود امام باشد و امام علیه السّلام در این موارد، صاحب ولایت و تصرّف تام است و ابتدا خسارتهایی از این دست را جبران میکند و آن گاه اموال را تقسیم مینماید، هر چند که مؤمنان در رفتن زن آن مرد نقشی نداشتهاند و غنائم به دست آمده، اموال آنان به شمار میرود.۳ روایت از نوع «تفسیری - تبیینی» است. این روایت در علل الشرائع از طریقی دیگر نقل شده است.۴
سوره تغابن
اصناف مردم از جهت کفر و ایمان (تغابن: آیه ۲)
۱۴۵.طریق ۳، عَن یونُسَ، عَن رَجُلٍ، عَن زُرارَةَ، عَن أبی جَعفَرٍ علیه السّلام، قالَ: قُلتُ لَهُ: فَما تَقُولُ فی مُناكَحَةِ النّاسِ؛ فَإِنّی قَد بَلَغتُ ما تَراهُ وَ ما تَزَوَّجتُ قَطُّ؟ فَقالَ: وَ ما یَمنَعُكَ مِن ذٰلِكَ؟ فَقُلتُ: ما یَمنَعُنی إِلّا أَنَّنِی أَخشَى أَن لا تَحِلَّ لی مُناكَحَتُهُم، فَما تَأمُرُنی؟ فَقالَ:
1.. تهذیب الأحكام: ج۶ ص۳۱۳.
2.. ر. ک: الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن: ج۲۸ ص۲۹۱، المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱۹ ص۲۴۰، تفسیر نمونه: ج۲۴ ص۴۲.
3.. ر. ک: ملاذ الأخیار: ج۱۰ ص۲۳۴.
4.. ر. ک: علل الشرائع: ج۲ ص۵۱۷ (حدّثنا محمّد بن الحسن رحمه الله، قال: حدّثنا محمّد بنُ الحَسَنِ الصفّار رحمه الله، عن إبراهیم بن هاشم، عن صالح بن سعید و غیره من أصحاب یونس عن یونس، عن أصحابه، عن أبی جعفر علیه السّلام و أبی عبد اللَّه علیه السّلام قال...).