137
میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی

وجوب طاعت ملکی عظیم (نساء: آیه ۵۴)

۳۲.طریق۶، عَن رَجُلٍ، عَن هِشامِ بن الحَكَمِ، قالَ: قُلتُ لِأبی عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام‏: (أَمْ يَحْسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَا ءَاتَاهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ ءَاتَيْنَا ءَالَ إِبْرَاهِيمَ ٱلْكِتَابَ وَٱلْحِكْمَةَ وَءَاتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا) ما ذٰلِكَ المُلكُ العَظیمُ؟ قالَ: فَرضُ الطّاعَةِ، وَ مِن ذٰلِكَ طاعَةُ جَهَنَّمَ لَهُم یَومَ القِیامَةِ یا هِشامُ.۱

گونه‏شناسی و تخریج: چنان که از آیات پیشین بر می‏آید، یهود، مشرکان را از مسلمانان برتر و هدایت یافته‏تر می‏پنداشتند۲ و آیه در چنین حال و هوایی آمده است و از حسد یهود نسبت به مؤمنان (ناس) پرده بر می‏دارد. «ناس» را برخی از مفسّران رسول، ائمّه و مؤمنان دانسته‏اند،۳ حال آن که علّامه طباطبایی آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمّه علیهم السّلام اختصاص داده و بر همین مبنا نیز بر آن است که آل ابراهیم، پیامبر و آل اویند، یا تمام پیامبران و ائمّه، از نسل ابراهیم اند که پیامبر اسلام هم در میان آنهاست.۴ با این مقدّمه، روایت «ملک عظیم» را وجوب طاعت معنا کرده که از ملازمات نبوّت و امامت است و بر یکی از مصداق‏های خاصّ وجوب طاعت، اطاعت دوزخ، تأکید کرده است. روایت از نوع «تفسیری - تبیینی» است و در روایات فراوانی از «ملک عظیم»، به همان معنای «وجوب طاعت» یاد شده است.۵

ائمّه علیهم السّلام مصداق اُولی الأمر (نساء: آیه ۵۹)

۳۳.طریق ۳ و۲۷، عَن یونُسَ، عَنِ ابنِ مُسكانَ، عَن أبی بَصِیرٍ، قالَ: سَأَلتُ أَبا عَبدِ

1.. بصائر الدرجات: ج ۱ ص ۳۵. با توجّه به روایت‏های باواسطه و بی‏واسطۀ صفّار از عبیدی و دسترس قمیان هم‏دورۀ او به نسخه‏های کتاب‏های عبیدی، روایت می‏تواند از کتاب‏های او اخذ شده باشد.

2.. ر. ک: نساء: آیۀ ۵۱.

3.. الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن: ج۷ ص۱۱۹.

4.. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن: ج۳ ص۳۷۶.

5.. برای نمونه، ر. ک: تفسیر القمّی: ج۱ ص۱۴۰، بصائر الدرجات: ج۱ ص۳۵ - ۳۶ و ۵۰۹ - ۵۱۰، الكافی: ج۱ ص۱۸۶ و ۲۰۶، تحف العقول‏: ص۴۲۷.


میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
136

شهرآشوب نیز وجود دارد.۱ نقل‏های نزدیک به مضمون این روایت نیز متعدّداند.۲

سوره نساء

امکان بخشودگی گناهان کبیره (نساء: آیه ۴۸ و ۱۱۶)

۳۰.طریق ۳، عَن یونُسَ، عَنِ ابنِ بُكَیرٍ، عَن سُلَیمانَ بن خالِدٍ، عَن أبی عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام، قالَ: (إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ‏وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ) الكَبائِرَ فَما سِواها. قالَ: قُلتُ: دَخَلَتِ الكَبائِرُ فی الِاستِثناءِ؟ قالَ: نَعَم‏.۳

گونه‏شناسی و تخریج: آیه به صورت عام از غفران گناهان جز شرک، سخن می‏گوید که کبائر را هم شامل می‏شود و امام هم در برابر شبهه راوی در شمول یا عدم شمول نسبت به کبائر، بر شمول آن تأکید می‏کند. حدیث از نوع «تفسیری - تبیینی» است. این روایت با طریقی دیگر در تفسیر القمی۴ و با مضمونی مشابه و به صورت مرسل در تفسیر العیّاشی آمده است.۵

۳۱.طریق ۳، یونُسُ، عَن إِسحاقَ بن عَمّارٍ، قالَ: قُلتُ لِأبی عَبدِ اللَّهِ علیه السّلام: الكَبائِرُ فیهَا استِثناءُ أَن یَغفِرَ لِمَن یَشاءُ؟ قالَ: نَعَم.۶

گونه‏شناسی و تخریج: این حدیث با روایت پیشین هم‏مضمون است و از نوع «تفسیری - تبیینی» به شمار می‏رود. سایر توضیحات در حدیث پیشین آمد.

1.. ر. ک: المناقب، ابن شهرآشوب: ج۱ ص۲۴۵ (الصّادق علیه السّلام...).

2.. تفسیر العیاشی: ج۱ ص۲۱۳، معانی الأخبار: ص۳۶۹، الاختصاص: ص۱۴۲، الغیبة، نعمانی: ص۱۹۹.

3.. الكافی: ج۲ ص۲۸۴. سند، معلّق است و ابتدای آن «علیّ بن إبراهیم، عن محمّد بن عیسی»، یعنی همان سند کلینی به کتاب‏های یونس که با توجّه به نزدیکی عبیدی به یونس بعید نیست در کتاب‏های او هم آمده باشد.

4.. تفسیر القمّی: ج۱ ص۱۴۰ (حدَثنی أبی، عن ابن أبی عمیر، عن هشام، عن أبی عبد اللَّه علیه السّلام، قال‏...).

5.. ر. ک: تفسیر العیاشی: ج۱ ص۲۴۶.

6.. الكافی: ج۲ ص۲۸۴. همۀ مطالب سند روایت پیشین، در بارۀ این سند هم صادق است.

  • نام منبع :
    میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1315
صفحه از 291
پرینت  ارسال به