57
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

قواعد کاربردی معناشناسی شناختی که در به دست آوردن مفهوم‏سازی متکلم به کار می‏آیند، در حقیقت نوعی قواعد ظهورگیری برای دست یافتن به مراد متکلم‏اند؛ زیرا روشی که معناشناسی شناختی در دستیابی به معنا به کار می‏برد استفاده از قواعد زبانی است که تمامی انسان‏ها در محاورات خود از آن برای انتقال معنا بهره می‏گیرند. همان‏گونه که در استنباط احکام شرعی از قرآن، استفاده از قواعد لغوی و زبانی برای مجتهد اماره ظنیه معتبر به شمار می‏رود و مجتهد مجاز است از این قواعد در ظهورگیری خود بهره گیرد، معناشناسی شناختی با ضابطه‏مند ساختن موارد ظهورگیری، برای آن قواعد کاربردی ارائه می‏دهد. قواعدی که در اتخاذ ظاهر از متون مقدس به صورت ناخودآگاه مورد توجه‏اند، در معناشناسی شناختی به طور منضبط و منسجم بیان شده‏اند.

مفهوم‏سازی در حقیقت توجه به نکات پنهان ظهورگیری است. نظریاتی که معناشناسان شناختی در ساخت و کشف معنا ارائه می‏کنند، در واقع ضوابطی هستند که عقلا در محاورات خود به منظور کشف مراد متکلم به کار می‏گیرند؛ اما در عین حال ممکن است متکلمان و مخاطبان به صورت خودآگاه به آنها توجه نداشته باشند؛ زیرا معناشناسان شناختی با مطالعه انسان و ذهن دریافتند این قواعد، ویژگی ذهن انسان هستند و انسان اساساً با تکیه بر همین قواعد تفکر می‏کند و تفکرات خویش را با زبان انتقال می‏دهد. بنابراین این قواعد اولاً تلاشی به منظور کشف مراد جدی متکلم‏اند که از دیدگاه معناشناسان شناختی همان مفهوم‏سازی است و ثانیاً از قواعدی در کشف مراد جدی بهره می‏گیرند که افزون بر زبانی بودن مورد استفاده عقلا در مفاهمه و محاوره نیز هستند.

معناشناسی شناختی و ادله حجیت قول لغوی

از جمله مواردی که در دیدگاه اصولیان حجیت آن مورد قبول قرار گرفته، قول


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
56

بودنِ دریافت معنای یک واژه است. ملاک‏هایی که در این مورد بیان شده، عمدتاً ملاک‏های لغوی، زبانی و عرفی‏اند. بر اساس این معیار، ظاهر به معنایی گفته می‏شود که در فهم آن قواعد لغوی و زبانی به کار گرفته شوند. با این ملاک، ظواهر آیات قرآن در دیدگاه علمای شیعه حجیت دارد.

از جمله ظنونی که شیخ انصاری معتبر می‏شمارد، امارات ظنی هستند که در استنباط احکام شرعی از آیات قرآن و روایات به کار گرفته می‏شوند. این امارات را دو دسته تشکیل می‏دهند: یکی قواعدی هستند که در تشخیص مراد متکلم به کار می‏روند و از جمله آنها قواعدی است که زبان‏دانان در محاوراتشان از آن قواعد بهره می‏برند و دیگری ضوابطی است که برای تشخیص وضع الفاظ و تشخیص مجاز و حقیقت و ظاهر از خلاف آن قرار داده شده‏اند.۱

فخر رازی و بسیاری از دانشمندان دیگر نیز معنایی که برای ظاهر در نظر گرفته‏اند مطابق حجیتی است که شیخ انصاری به آن توجه داشته است.

۰.اللفظ الذی جعل موضوعاً لمعنی، فإما أن یکون محتملاً لغیر ذلک المعنی و إما أن لا یکون فإذا کان اللفظ موضوعاً لمعنی و لا یکون محتملاً لغیره فهذا هو النص و أما إن کان محتملاً لغیره فلا یخلو إما أن یکون احتماله لأحدهما راجحاً علی الآخر، و إما أن لا یکون کذلک بل یکون احتماله لهما علی السواء، فإن کان احتماله لأحدهما راجحا علی الآخر سمی ذلک اللفظ بالنسبة إلی الراجح ظاهراً، و بالنسبة إلی المرجوح مؤولا.۲

بر اساس این تعریف، ظاهر لفظی است که دلالت ظنی بر معنایی داشته باشد و احتمال غیر آن نیز وجود داشته باشد، اما عقلا در مفاهمه بر این موارد اعتماد می‏کنند.

1.. ر.ک: شیخ انصاری، فرائد الاصول، ج۱، ص۸۶-۸۷.

2.. فخر رازی، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج۷، ص۱۳۸.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2127
صفحه از 369
پرینت  ارسال به