289
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

دستگاه‏های مفهومی دیگر یکی از اساسی‏ترین مفاهیم است؛ اما در دستگاه مفهومی قرآن این واژه مستقیماً به بعد فرابدنی به عنوان منبع معرفت اشاره ندارد و تنها به بعد فرایندی تولید معرفت اشاره دارد.

- «توسم» یک بار در قرآن آمده است و در آن یک مورد نیز به بعد تعقلی اشاره شده، بنابراین رویکرد اصلی در آن بیان بعد فرابدنی نیست. هرچند یکی از کارکردهای این بعد توسم باشد.

- «فکر» ۱۸ بار در قرآن آمده که مانند تعقل و توسم است.

- «فطنه، مشاعر، وهم، ذهن، ذکاء و دماغ» هیچ‏یک در قرآن نیامده‏اند.

- «خیال» یک‏بار در قرآن آمده است: (قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیهُمْ یخَیلُ إِلَیهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی)۱ که به بعد فرابدنی مرتبط نیست؛ هرچند به بعد معرفتی مربوط است.

- «حفظ» ۴۴ بار در قرآن آمده، ولی هیچ‏یک از آنها به بعد فرابدنی اشاره ندارد.

وقتی قرآن در مفهوم‏‏سازی جهان‏بینی خود از یک مفهوم استفاده نمی‏کند و بر یک واژه‏ای تکیه نمی‏نماید، نشان از این حقیقت دارد که در آن بعد نقش آن واژه بسیار حاشیه‏ای است. همچنین اگر به یک واژه تکیه بیشتری نماید، می‏توان از جهتی این واژه را کانونی‏ترین مفهوم در نظر گرفت؛ هرچند ممکن است به سبب امور دیگری، اهمیت آن واژه افزوده یا کاسته شود.

نمابرداری قلب دارای دو خصیصه همراه هم است:

نخست اینکه از تمام واژگانی که در این مورد به کار رفته‏اند پرتکرارتر است. این واژه به‏تنهایی ۱۳۳ بار در بعد فرابدنی به کار رفته است، درحالی‏که مجموع سایر واژگان که در بعد فرابدنی به کار رفته‏اند مجموعاً به این اندازه نمی‏رسند؛

1.. سوره طه، آیه ۶۶.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
288

ذهن، ذکاء، دماغ، خیال، حفظ» به تصویر کشید.

مثال اول: پیش‏نمونه بعد فرابدنی انسان چیست؟ قلب، روح، نفس یا واژه دیگر؟

بسامد تکرار واژگانی این واژگان به ترتیب زیر است:

نفس ۲۹۸ بار تکرار شده که معنای غالبی آن «شخص، خود و امثال آن» است و استعمال نفس در بعد فرابدنی انسان از ۲۰ آیه تجاوز نمی‏کند. از این بسامد دو نکته به دست می‏آید. اول اینکه رویکرد اصلی قرآن به این واژه در مفهوم‏‏سازی قرآنی بیان بعد فرابدنی انسان نیست، بلکه مواردی مثل «شخص، خود، تأکید و امثال آن» است و دیگر اینکه در تصویر‏سازی بعد فرابدنی به اندازه بیست استعمال بر این واژه تکیه شده است.

- «صدر» ۴۴ بار تکرار شده که در همه موارد اشاره به بعد فرابدنی دارد.

- «روح» ۲۴ بار تکرار شده است که تنها چهار مورد آن مرتبط به بعد فرابدنی انسان است که اشاره به دمیده شدن روح الهی به کالبد انسانی دارد. در این واژه نیز رویکرد اصلی در «روح» بعد فرابدنی انسان نیست.

- «قلب» ۱۳۳ مرتبه در قر آن استعمال شده و در همه موارد در بعد فرابدنی به کار رفته است.

- «فؤاد» ۱۶ بسامد دارد و در تمام موارد درباره بعد فرابدنی است.

- «نهیه» ۲ بار در قرآن به کار رفته است.

- «فهم» یک استعمال در قرآن دارد و در آن تنها به فرایند انتقال اطلاعات توجه شده و خود این واژه مستقیماً هیچ نمایی از بعد فرابدنی را نشان نمی‏دهد.

- «لبّ» ۱۶ بار در قرآن آمده است که تمام آنها به بعد فرابدنی اشاره دارد.

- «عقل» ۴۹ بار در قرآن آمده است که در تمام موارد اشاره به فرایند تعقل دارد نه به بعد فرابدنی. بنابراین این واژه اگرچه در بعد فرابدنی در

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2184
صفحه از 369
پرینت  ارسال به