که اکنون قرار بود ماتَرَک خود را برای «برادران» انصار خود به ارث بگذارند، تحت تأثیر قرار میداد. در نتیجه، عقد اخوت خیلی زود ملغی شد، و ضابطه قبلی ارث، دوباره به اجرا درآمد. آیاتی از قرآن (سوره انفال، آیه ۷۵، و سوره احزاب، آیه ۶) ناظر به همین لغو، تفسیر شدهاند؛۱ آیاتی که تأکید دارند خویشاوندان نسبی (أولوا الأرحام) در مقایسه با دیگر مؤمنان، [به ارث] سزاوارترند.
اما به باور شیعیان، این آیات معنای کاملاً متفاوتی دارند؛ یعنی نه تنها اصل مؤاخات را لغو نمیکنند بلکه بر جایگاه برجسته علی [علیه السلام] در میان سایر مؤمنان مشارکتکننده در این توافق نیز تأکید دارند. به نظر شیعیان، علی [علیه السلام] نه تنها به سبب توافق [مؤاخات] بلکه به خاطر خویشاوندی نزدیکش با محمد [صلی الله علیه و اله] سزاوار وراثت «برادرش» محمد [صلی الله علیه و اله] بود، یعنی هم بر اساس قاعده قدیمی و هم طبق قاعده جدید، وارث محمد [صلی الله علیه و اله] بود. در نتیجه، آیاتی که خویشاوندان نسبی را نسبت به سایر مؤمنان سزاوارتر به وراثت میدانند، به جایگاه برتر علی [علیه السلام] در میان شرکتکنندگان در مؤاخات اشاره دارند.
چنین تفسیری قبلاً به نقل از زید بن علی (د. ۱۲۲)۲ ثبت شده؛ که با ارجاع به انفال۸: ۷۵ اظهار داشت علی [علیه السلام]، هم مهاجر (یعنی مشارکتکننده در مؤاخات به عنوان «برادر» محمد [صلی الله علیه و اله])، هم خویشاوند نسبی وی بود.۳ نقل شده که جابر بن یزید (د. ۱۲۳/۱۲۸/۱۲۹ق.)۴ نیز در تفسیر خود از این آیه اظهار داشته که علی [علیه السلام] حق وراثت محمد [صلی الله علیه و اله] را هم به سبب دین (مؤاخات) و هم به خاطر خویشاندوی دارا بوده است؛ او وارث محمد [صلی الله علیه و اله] بود همانگونه که پیامبر [صلی الله علیه و اله]
1.. ر.ک: مثلاً همان؛ سهیلی، الروض الأنف، ج۲، ص۲۵۲.
2.. GAS, I, p. ۵۵۶ ff.
3.ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۸: زیدبنعلی فی قوله: «وأولو الأرحام بعضهم أولی ببعض»، قال: ذلک علیبنأبی طالب کان مهاجرا ذا رحم.
4.. GAS, Geschte Oes Arabis chen, I, p. ۳۰۷.