223
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

آیه «آنها پیامبران را به ناحق (بغیر الحق) کشته بودند» (سوره بقره، آیه ۶۱)، بدین معناست که یهودیان پیامبران را با شمشیر نکشتند، بلکه تعالیم سرّی‌‌‌ آن‌ها را افشا کردند که منجر به دستگیری و قتل ایشان شد.۱

حدیثی که در آن افشا (إذاعة)، گناهی معادل قتل دانسته شده، همان اهمیت را دارد: «هر که سنت ما را افشا کند، از ما نیست، او ما را عمداً و نه سهواً کشته است».۲ باقر [علیه السلام] از مردی سخن می‌‌گوید که در روز قیامت، مقداری خون مثلاً به مقدار یک لیوان یا بیشتر به دست وی داده خواهد شد، و به او می‌‌گویند که این سهم تو از خون فلانی است. هنگامی که آن فرد اعتراض می‌‌کند که بی‌‌گناه است، به او می‌‌گویند که تو مطلبی را که از وی شنیده بودی انتقال دادی. این مطلب به دست ستمگری (جبّار) رسید که آن فرد را به خاطر آن به قتل رساند؛ و در نتیجه، آن مرد باید در مسئولیت مرگ وی سهیم باشد.۳

1.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۶، ش۲۹۷؛ عیاشی، التفسیر، ج۱، ص۴۵، ش۵۱؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۷۴؛ هم‌چنین ر.ک: کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۷۱، ش۶؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۸۶ و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۰۴. (هم در المحاسن برقی و هم در التفسیر عیاشی، واژه حق به غلط بدون حرف تعریف آمده، و ظاهراً علت آن، در هم آمیختن عبارت با آیه ۲۱ سوره آل عمران بوده است؛ عبارت صحیح را بحار الأنوار، هنگام نقل از عیاشی آورده است). مجلسی می‌کوشد این تفسیر را با برداشت رایج از این آیه به عنوان آیه ناظر به قتل مستقیم انبیاء وفق دهد؛ ر.ک: علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۸۷؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۱۱، ص۶۳ـ۶۴.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۶، ش۲۸۹؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۷۴، و ج۷۵، ص۳۹۷؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۷۰، ش۴؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۸۵ ؛ شیخ مفید، الإختصاص، ص۲۵؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۷۹. هم‌چنین ر.ک: منسوب به امام رضا[ علیه السلام]، فقه الرضا، ص۳۳۸؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۲۲۷ـ۲۲۸.

3.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۵، ش۸۴؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۰۴، ص۳۸۳-۳۸۴. این روایت در المحاسن برقی، تحت عنوان عِقاب الإذاعة (مجازات اشاعه) آمده؛ اما علامه مجلسی آن را با روایات دیگری تحت عنوان «کسی که به قتل مؤمن کمک می‌کند یا کسی که در خون او شریک است» دسته‌بندی می‌کند. توصیه‌هایی از این سنخ در آثار اسماعیلی و نصیری نیز یافت می‌شود؛ در مورد اول مثلاً ر.ک: قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۴۳، ۳۴۹؛ در مورد دومی نیز ر.ک: ابو سعید میمون‌بن‌قاسم طبرانی، سبیل راحة الأرواح مشهور به مجموع الأعیاد، ص۴۱-۴۲، ۶۶ (با این مشخصات:
ed. R. Strothmann as Festkalender der Nusairier, Der Islam, ۲۷, ۱۹۴۶ ; (R. Strothmann, Esoterische Sonderthemen bei den Nusairi, p. ۱۴ of the Arabic text.
در مورد متون نصیری در این‌جا و در پاورقی شماره ۱۲۴ مدیون دکتر مئیر اِم. بر‌ـ‌اشر (Meir M. Bar-Asher) هستم.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
222

مرتبه در سیاق مثبت آمده: «سپس مردی از قوم فرعون که عقیده خود را پنهان می‌‌داشت، گفت...» (سوره غافر، آیه ۲۸). جای تعجب نیست که رفتار این فرد (پسرخاله  [یا پسرعموی] فرعون و خزانه‌دار وی به نام حبیب یا حزقیل) الگویی شد که شیعیان از آن پیروی کنند.۱ فعل أذاعَ (پخش کردن، منتشر کردن) یک بار  [در قرآن] آمده است: «و هنگامی که خبری از امنیت یا ترس به‌‌‌ آن‌ها برسد، آن را پخش می‌کنند (أذاعوا به)» (سوره نساء، آیه ۸۳)؛ این هشداری در مورد افشای رازهاست.۲

فقدان توصیه‌های صریح قرآنی در مورد نیاز به کتمان، موجب شد مفسران شیعی چنین توصیه‌هایی را به غلط از برخی آیات استنباط کنند. برای مثال واژه‌های «حسنة» و «سیّئة» در آیه ۳۴ سوره فصلت («کردار نیک و کردار بد یکسان نیستند») به ترتیب بر اساس معانی کتمان و افشا تفسیر شده‌‌اند.۳ گفته می‌‌شود که

1.. جهت ملاحظه روایات تفسیری اهل سنت و شیعه به ترتیب ر.ک: قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۵، ص۳۰۶ـ۳۰۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص۹۵-۹۶ و منابع مذکور در آن.

2.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۶، ش۲۹۳؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۹۷؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۹۶؛ عیاشی،‌ التفسیر، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰، ش۲۰۴؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۷۵؛ همو، التقیّه؛ و به نقل از آن، طبرسی، مشکاة الأنوار، ص۴۸؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۶۹-۳۷۰، ش۱؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۸۴، و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۹۶.

3.. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۵۷، ش۲۹۷؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۹۸؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۱۸، ش۶؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۴۲۸، و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۱-۱۱۲؛ شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۳۶۶؛ شیخ مفید، الإختصاص، ص۲۰. طبق یکی از تفسیرهای این آیه، آیه به محمد[ صلی الله علیه و اله] دستور می‌دهد پیام خود را مخفی نگاه دارد. پیامبر[ صلی الله علیه و اله] از این دستور اطاعت کرد تا این که ۱۰ سال بعد به وی گفته شد پیام خود را اعلام کند تا همه بشنوند (أن یسدع بالأمر، قس: سوره حجر، آیه ۹۴). او پیش از فوتش به علی‌[ علیه السلام] دستور داد که با پیامش خارج نشود؛ علی[ علیه السلام] به این دستور عمل کرد تا این که به وی نیز به نوبه خود گفته شد پیامش را با صدای رسا اعلام کند. پس از درگذشت علی‌[ علیه السلام] هر امامی به امام بعدی دستور می‌داد که پیام (حق آنها در حکومت کردن) را علنی نکند؛ این پیام مخفی می‌مانَد تا قائم (یعنی مهدی[عج]) شمشیرش را از نیام خارج کند (محمد‌بن‌عباس‌بن‌جُحام، کتاب ما نزل من القرآن فی اهل البیت، (که در مورد آن ر.ک: Kohlberg, A Medieval Muslim Schalarat Work, p. ۳۶۹-۳۷۱, no. ۶۲۳)؛ و به نقل از آن، شرف الدین نجفی، تأویل الآیات الظاهرة، ص۵۳۹-۵۴۰؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۴، ص۴۷، و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۱۲).

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 831
صفحه از 302
پرینت  ارسال به