میشود، و مسائل سیاسی و رویدادهای مهم محلّی در آخر جلسه مورد بحث قرار گرفته، و سپس پذیرایی انجام میشود.۱
پیش از غربی شدن سریع ایران در دهه ۷۰ قرن ۱۹م تمام تار و پود جامعه ایران به نوعی با حوادث کربلا پیوند خورده بود، و این پیوند در الگوهای زبانشناختی و روش روزانه زندگی انعکاس دارد. نقالی (داستانگویی سنتی) معمولاً به شعرهای حماسی ملی اختصاص یافته و شاهنامه اغلب با نبرد کربلا در کنار هم قرار داده میشود. در صورت انجام نقالی در یکی از ۸۰ روز عزاداری تقویم شیعی، از بر خواندن شاهنامه به روضهخوانی بدل میشود.
ریشه کلمه عربی تعزیه واژه عزا، به معنای عزاداری، تسلیت و همدردی است. در عراق تعزیه یعنی گردهمآیی برای عزاداری، ولی در شبهقاره هند و پاکستان به ماکت هنرمندانه مقبره حسین [علیه السلام]، تعزیه میگویند. در ایران همین واژه به نمایش شیعی مصائب اشاره دارد.
تعزیهخوانی یا شبیهخوانی که عموماً به تعزیه معروف است، نمایش شیعی مصائب است که عمدتاً در ایران برگزار میشود. تعزیه به عنوان تنها نمایش بومی و جدی در جهان اسلام، در گذشت حسین [علیه السلام] و پیروانش در صحرای کربلا را ترسیم میکند.
نمایش تعزیه که در اواسط قرن ۱۸م شکل گرفت، بر گرفته از نمایشهای محرم و ذکر روضهخوانی در قالب مجلس است. تعزیه، گرچه ابتدا در چهارراهها و میادین عمومی اجرا میشد،۲ اما به سرعت به کاروانسراها و منازل شخصی و سپس به تماشاخانههایی به نام تکیه یا حسینیه منتقل شد، که با هدف خاصی احداث شدهاند. تماشاخانههایی با اندازه و ساختارمختلف ساخته شد، و سرانجام به ساختار عظیم و