239
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

دوپهلو به سؤالات خصمانه‌‌ای داشتند که هدف از‌‌‌ آن‌ها برملا کردن عقایدشان بود. این روشِ موسوم به تعریض، لحن یا توریه، به عنوان روش مناسبی برای انجام تقیّه تحسین می‌شود؛۱ و مزیت آن، این است که جمله‌‌ای که بیان می‌‌شود، یک دروغ حتمی نیست. با این حال این روش بدون دشواری نیست؛ زیرا همان‌‌گونه که در سنت شیعی آمده، پاسخ‌‌های دو پهلو نشانه نه تنها شیعیان بلکه نشانه اهل دورویی (منافقون) و دشمنان علی [علیه السلام] نیز هست. از این رو، آیه «و لَتَعرِفَنَّهُم فی لحن القول» (آنها را از پیچ و تاب دادن سخن‌شان می‌شناسی) (سوره محمد، آیه ۳۰) در تفسیرهایی متفاوت، هم اشاره به دشمنان علی [علیه السلام] و هم اشاره به طرفداران او تلقی می‌شود.۲

یک روش مناسب دیگر مدارات است، واژه‌ای با معنای برخورد دوستانه و نرم با افراد، که اغلب این معنای ضمنی را نیز دارد که موجب پنهان نگاه داشتن نظر واقعی خود شخص از طرف مقابل نیز می‌شود.۳ گفته می‌‌شود باقر [علیه السلام] آیه‌ای از اسفار پنجگانه عهد عتیق را خوانده که در آن خداوند به موسی [علیه السلام] می‌‌گوید اسراری را که برای وی فاش می‌کند، نزد خود نگاه داشته، و در عین حال با دشمنان با مدارات

1.. جهت ملاحظه یکی از نمونه‌های معمول در این زمینه ر.ک: کشّی، رجال، ص۱۷۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۳، ص۳۳۲-۳۳۱؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۱، ص۴۰۱-۴۰۶. هم‌چنین قس: همان، ج۲، ص۱۹۸ـ۱۹۹.

2.. عاصم‌بن‌حُمَید الحنّات، الأصول الستّة عشر، ص۲۷-۲۸؛ برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۳۵، ش۱۶، ص۱۶۸، ش۱۳۲؛ ابن جُحّام، ما نزل من القرآن فی أهل البیت؛ و به نقل از آن در استرآبادی، تأویل الآیات الظاهرة، ص۵۹۰؛ شیخ صدوق، التوحید، ص۴۷۶؛ ابن طاووس، کشف المُحَجّة، ص۱۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۸؛ قس: ابن وهْب، البرهان، ص۱۰۹-۱۱۰. در مورد معانی مختلف لحن، ر.ک:
M. Ullmann, Wa-ḫairu l-ḥadīṭī mā kāna laḥnan.

3.. رابطه نزدیک مدارات با تقیّه در اظهارنظرهای مختلفی بیان شده است؛ مثلاً ر.ک: شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۳۶۶. اصطلاح مشابه مدارات، مجامَلَة است؛ مثلاً ر.ک: ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۲۳۰.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
238

با این حال غیر از دورویی، هیچ عملی مرتبط‌تر با شیعیان ‌‌امامی وجود ندارد، و برای رقبای ایشان که دورویی را با دروغ‌گویی یکی می‌‌دانستند هیچ عملی جذاب‌‌تر از آن نبود. از این رو، علمای شیعی در دفاع از این عمل، تلاش‌‌های مجدانه‌ای انجام دادند تا تفاوت میان دروغ واقعی۱ و آن‌چه که کذب به نظر می‌رسد (ما ظاهره الکَذِب) را مشخص کنند؛ مورد دوم هنگامی که بتواند در خدمت دین باشد، مجاز است. مثال بارز این مطلب سخن یوسف [علیه السلام] است، که به برادرانش گفت: «شما دزد هستید» (سوره یوسف، آیه ۷۰). به گفته مجلسی، سخن وی موجب دروغ نشد (اگرچه یوسف می‌‌دانست که‌‌‌ آن‌ها دزد نیستند)؛ زیرا سخن او بر اساس دلیل مناسب (مصلحة) بیان شده، یعنی برای نگاه داشتن برادر کوچک‌ترش نزد خویش، در عین بی‌اطلاع نگاه داشتن سایر برادران از هویت واقعی خویش.۲

تمایز مشابهی را ابن بابویه در رابطه با گروهی از اصحاب بیان می‌کند که هنگامی که تعدادی از کفار مکان پیامبر [صلی الله علیه و اله] را از ایشان جویا شدند، گفتند نمی‌‌دانند پیامبر [صلی الله علیه و اله] کجاست. به نظر ابن بابویه، این دروغ نیست، اگرچه به نظر دروغ می‌‌آید (و إن کان ظاهرهِ ظاهرَ کَذِب)؛ این صحابه به خاطر حفظ جان پیامبر [صلی الله علیه و اله] با جواب خود، باید تحسین شوند.۳

ائمه [علیهم السلام] و اصحاب ایشان در عمل، تبحر خاصی در دادن جواب‌‌های مبهم و

1.. که البته حرام است؛ به عنوان مثال ر.ک: برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۲۰.

2.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۱۷، ش۳؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۴۲۵، به همراه شرح‌های مجلسی در بحار الأنوار، ج۷۵، ص۴۲۵ـ۴۲۶، و در مرآة العقول، ج۹، ص۱۶۸.

3.. شیخ صدوق، کمال الدین، ص۴۷.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 827
صفحه از 302
پرینت  ارسال به