115
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

محمد [صلی الله علیه و اله]، برخلاف نظریه عهدمدارانه‌‌ وصیت همگانی انبیای بنی‌اسرائیل، بُعد عربی را مطرح کرده، و بر این واقعیت تأکید دارد که نور نبوی پیامبر [صلی الله علیه و اله]، از اجدادش به او رسیده که به سبب نور محمد [صلی الله علیه و اله]، افرادی پاک، بی‌نقص، و کاملاً مبرای از کفر جاهلی، معرفی شده‌اند؛۱ و تمایز میراث عربی از این‌جا ناشی می‌شود. در مرحله بعد، خود اجداد محمد [صلی الله علیه و اله] حتی به عنوان پیامبر یا ‌اوصیا معرفی شده،۲ و در نتیجه مقام‌شان تا مقام ‌اوصیای بنی‌اسرائیل ارتقاء یافته است.

شیعیان تأکیدکننده بر خاستگاه عربی نبوت محمد [صلی الله علیه و اله]، مسئول احادیثی بودند که ادعا می‌‌کند حتی آن میراث به اصطلاح یهودی‌- ‌مسیحی نیز در واقع از یک ریشه پاک عربی بوده است. این گرایش در متنی حاوی اطلاعات مفید در إثبات الوصیت‌، نوشته مسعودی ابراز شده؛۳ متنی که در شرف النّبی، نوشته خرگوشی هم

1.. See e. g. ISO, ۵, p. ۷۵ ff.

2.. Ibid., p. ۸۰ ff.

3.. مسعودی، إثبات الوصیة، ص۹۴ و پس از آن. این متن متعلق است به احادیثی دربارۀ نور محمد[ صلی الله علیه و اله] است که مسعودی آنها را با گروه اصلی احادیثی درآمیخته که از ‌وصیت همگانی سخن می‌گویند (ر.ک: مطالب پیش‌گفته).


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
114

الهی و نوری مقدس‌اند، که از پیامبران گذشته به آنان رسیده است. نظریه دوم، نور نبوی محمد [صلی الله علیه و اله] و ائمه [علیهم السلام] را میراث اجداد عرب محمد [صلی الله علیه و اله] می‌‌داند. در این صورت، ارتباط میان این دو دیدگاه شیعی متفاوت در مورد مقام ائمه [علیهم السلام] به عنوان صاحبان میراثی کهن و آمرانه چیست؟

ظاهراً از همان اوایل، در واکنش به استفاده گسترده از عناصر یهودی‌- ‌مسیحی در ترویج فضائل محمد [صلی الله علیه و اله] و ائمه [علیهم السلام]‌۱، گرایش مخالفی بین شیعیان شکل گرفت که می‌کوشید ثابت کند شخصیت ملکوتی محمد [صلی الله علیه و اله] و ائمه [علیهم السلام] ناشی از ریشه‌های عربی پاک و اصیل است. مسئله عمده‌‌ای که بی‌پاسخ ماند این بود که آیا صلاحیت نبوی محمد [صلی الله علیه و اله] و ائمه [علیهم السلام] باید ناشی از ریشه‌های یهودی‌-‌ مسیحی باشد، یا آیا نباید به عنوان امری مبتنی بر میراث الهی اجداد عرب محمد [صلی الله علیه و اله] ارائه شود.۲ نظریه نور

1.. در مواردی که خود محمد[ صلی الله علیه و اله] مد نظر بوده، عناصر یهودی‌-‌مسیحی و نیز عناصر پارسی از قرن اول هجری به عنوان الگویی برای شخصیت نبوی وی و عمدتاً با اهداف توجیه‌گرانه به کار می‌‌رفته، تا نشان داده شود که فضائل وی در قیاس با پیامبران گذشته، از حیث الهی بودن، کمتر نیست. مثلاً ر.ک:. Sellheim, op, cit., p. ۵۳ ff. p. ۵۹ ff.

2.. متناظر با این دیدگاه، اختلافی هم در مورد ماهیت شریعت محمد[ صلی الله علیه و اله] وجود دارد. ابن عقیل می‌‌گوید افراد معتقد به یکی بودن شریعت محمد[ صلی الله علیه و اله] با شریعت پیامبران گذشته، دو دسته‌اند: گروه اول معتقد بودند که او شریعت موسی‌[ علیه السلام] را داشته، در حالی که گروه دوم (از مذهب شافعی) معتقد بودند که او به شریعت ابراهیم[ علیه السلام]،‌ جد نسبی خود، پایبند بوده است (ر.ک: ابن جوزی، الوفاء، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰). همین تفاوت در دو حدیث متضاد و منسوب به پیامبر[ صلی الله علیه و اله]، بیان شده است. طبق یکی از این دو حدیث، پیامبر[ صلی الله علیه و اله] گفت که او «نزدیک‌ترین مردم به عیسی‌بن‌مریم‌[ علیه السلام] ( أنا أولی الناس بعیسی‌بن‌مریم) در دنیا و آخرت است» (بخاری، الصحیح، ج۴، ص۲۰۳؛ مسلم، الصحیح، ج۷، ص۴۳؛ ابو داود، ج۲، ص۵۲۲). این حدیث بر ارتباط مستقیم محمد[ صلی الله علیه و اله] با عیسی‌[ علیه السلام] به عنوان جانشین دینی بی‌واسطه او تأکید دارد. این مطلب با قرآن (سوره صف، آیه ۶) مرتبط است، آن‌جا که گفته می‌شود عیسی‌[ علیه السلام] بشارت می‌دهد که «رسولی پس از من خواهد آمد که نام او احمد است». اما حدیث مخالف، بر ارتباط مستقیم محمد[ صلی الله علیه و اله] با پدرش (یعنی جدش) ابراهیم تأکید دارد، و طبق آن پیامبر[ صلی الله علیه و اله] گفت «هر پیامبری همدمی (ولیّ) از میان پیامبران دارد. همدم من از میان آنها پدرم، و دوست (خلیل) پروردگارم (یعنی ابراهیم[ علیه السلام]) است (طبری، تفسیر، ج۳، ص۲۱۸). این حدیث مبتنی بر قرآن (سوره آل عمران، آیه ۶۷-۶۸) است، که تصریح می‌کند «ابراهیم‌[ علیه السلام] نه یهودی و نه مسیحی، بلکه حنیف بود. نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم‌[ علیه السلام] ( أولی الناس بإبراهیم) کسانی هستند که از او و این پیامبر پیروی کنند و آنان که ایمان دارند». مطابق حدیث ما، نزدیک‌ترین پیامبر به ابراهیم[ علیه السلام]، ‌محمد[ صلی الله علیه و اله] بود. علمای مسلمان کوشیده‌اند تا این دو حدیث متناقض را با هم تطبیق دهند؛ ر.ک: ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۳۵۳، پایین صفحه. هم‌چنین می‌توان اشاره کرد که انحراف در این نگرش به بنی إسرائیل نکته اصلی تفاسیر مختلف از این حدیث پیامبر نیز هست که: حَدِّثوا عن بنی إسرائیل و لا حرج (ر.ک: kister, op. cit., p. ۲۱۷ ff.). هم‌چنین مشروعیت تقریر احادیث مأخوذ از بنی إسرائیل نیز مورد مشاجره بود (ر.ک: همان، ص۲۳۴ و پس از آن). به اعتقاد مخالفان مطالعه میراث یهودی‌-‌مسیحی، اسلامِ محمد[ صلی الله علیه و اله]، یگانه دین حق را ارائه داد، و پیامبران قبلی بر فرض زنده بودن در زمان محمد[ صلی الله علیه و اله]، پیرو او بودند. نخستین تعابیر بیانگر این نگرش در تفسیر سوره آل عمران، آیه ۸۱ آمده است. مثلاً ر.ک: طبری، تفسیر، ج۳، ص۲۳۷، که تفسیر سُدّی (د. ۱۲۸ق) با همین مضمون کلی را نقل می‌کند (هم‌چنین ر.ک: ابن هشام، سیرة النبی، ج۱، ص۲۴۹، و ابن جوزی، الوفاء، ج۱، ص۱۳۹).

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 839
صفحه از 302
پرینت  ارسال به