165
اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین

امام صادق علیه السلام از دنیا رفته است». سپس سه مرتبه آیه (انا للّه و انا الیه راجعون) را خواند و گفت: «کجایند مانند جعفر؟» و به من گفت: «بنویس اگر کسی را به عنوان امام بعد از خودش وصیت کرده است، او را بیاورید و گردنش را بزنید». جواب نامه به سوى او برگشت که امام به پنج نفر وصیت کرده بود: ابوجعفر، محمد بن‌سلیمان، حمیده، عبداللّه و موسى فرزندان جعفر. منصور گفت: «نمی‌توان چنین افرادی را به قتل رساند».۱

داود بن‌کثیر رقى نیز می‌گوید:

یک بیابانى به نزد ابوحمزه ثمالى آمد و گفت: «امام صادق علیه السلام از دنیا رفت». ابوحمزه نعره‌اى زد و بى‌هوش شد. وقتى به هوش آمد گفت: «او به احدى وصیت کرده؟». گفت: «بله، به فرزندانش عبداللّه و موسى و ابوجعفر». پس ابوحمزه خندید و گفت: «خدا را شکر که ما را هدایت کرد و عیوب بزرگ را بر ما آشکار ساخت. چیزهاى کوچک را به ما نشان داد و امر بزرگ را بر ما مخفى کرد و وحى را به سبب ظلم منصور کتمان کرد که اگر منصور از وصى سؤال کرد، به او گفته شود: تو».۲

مطلب دیگری که شاید بتوان آن را شاهدی بر تقیه‌‌ای ‌بودن عملکرد زراره دانست، گزارشی است که بر اساس آن امام صادق علیه السلام در روز تدفین فرزندش اسماعیل، امامت امام کاظم علیه السلام را به برخی اصحابش، همچون زراره و حمران، اعلام کرده بود.۳ این گزارش شاهد خوبی بر اطلاع زراره وحمران از امامت امام موسی کاظم علیه السلام است. احتمال دیگری كه تقیه‌ای بودن رفتار زراره را تأیید می‌كند این است كه می‌توان گفت امام صادق علیه السلام از ادعای امامت عبداللّه افطح اطلاع داشت و

1.. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۳۲۰.

2.. همان.

3.. نعمانی، الغیبة، ص۳۲۷۔ ۳۲۸.


اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
164

زراره، امام کاظم علیه السلام را با نص می‌شناخته و آنچه باعث شد زراره عبید را به مدینه بفرستد، تردید در این بود که آیا در این شرایط درست است که امام کاظم علیه السلام را به مردم معرفی کند. این پاسخ در روایتی که ابراهیم بن‌محمد همدانی، عالم موثق و وکیل امام رضا علیه السلام،۱ از امام رضا علیه السلام نقل کرده، بیان شده است:۲

از امام رضا علیه السلام پرسیدم: «مرا از زراره مطلع کنید، آیا به پدرتان علیه السلام معرفت داشت؟». امام علیه السلام فرمود: «آرى». به ایشان گفتم: «پس براى چه فرزندش عبید را براى جویا شدن از امامت بعد از جعفر بن‌محمد علیه السلام فرستاد؟». امام علیه السلام فرمود: «زراره به پدرم علیه السلام معرفت داشت و به نص پدرم علیه السلام هم مطلع بود. پسرش را به سوى پدرم فرستاد تا بپرسد آیا جایز است تقیه را کنار بزند و آشکارا امامتش را اعلام کند. زمانى که این امر فاصله افتاد و تکلیف به او نرسید، قرآن را برداشت و گفت كه امام من همان از فرزندان امام صادق علیه السلام است که قرآن امامت او را ثابت کرده است.۳

این روایات را فضای آن روز تأیید می‌کند. گزارش‌های تاریخی به‌خوبی خفقان موجود آن روزگار را نشان می‌دهد. منصور عباسى، حاکم مدینه را موظف به زیر نظرگرفتن و جاسوسى از خانواده امام صادق علیه السلام کرد تا بفهمد امامت بعد از امام صادق علیه السلام به چه کسى مى‌رسد و او را به قتل برساند. ابو ایوب خوزى می‌گوید:

منصور در دل شب كسی را به سوى من فرستاد. پس از داخل شدن بر ایشان، دیدم بر تخت خودش نشسته و در یک دستش شمع و در دست دیگرش نامه‌ای بود. وقتى سلام کردم نامه را به سوى من پرتاب کرد و گریست و گفت: «این نامه محمد بن‌سلیمان است که خبر داده

1.. علامه حلی، رجال علامه حلی، ص۶۔ ۷.

2.. شیخ صدوق، کمال الدین، ج۱، ص۷۵.

3.. همان.

  • نام منبع :
    اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1043
صفحه از 208
پرینت  ارسال به