متصف به این صفات شد.۱ فرقه دوم دیدگاه خاصی ندارد.۲
دیدگاه سوم معتقد است تا زمانی که خداوند اشیا را خلق نکرده، نمیتوانیم خدا را به قدرت، سمع و بصر ازلی توصیف کنیم. قدرت در زمانی تعلق میگیرد که مقدوری باشد و سمع وقتی انجام میشود که صوتی باشد؛ از این رو، تا هنگامی که چیزی حادث نشده باشد، اینکه بگوییم خداوند متعال به این علم دارد، بیمعنا است.۳ از کلام اشعری برمیآید که اختلاف دیدگاه زراره با قائلان به این قول در این است که زراره و اصحابش میگفتند: «حتی خلق ذلک لنفسه؛ یعنی تا اینکه صفات را برای خودش خلق کند»؛ ولی قائلان به قول سوم میگویند: «حتی یحدث الاشیاء؛ یعنی تا زمانی كه خداوند اشیا را خلق كند». این قسمت از نظریه این دو دیدگاه، ناظر به چگونگی تحقق علم فعلی خداوند است. فرقه نخست بر این باورند که علم فعلی زمانی محقق خواهد شد که خداوند علم به آن شیء را خلق کند و نظریه سوم میگوید این علم فعلی زمانی خواهد بود که خداوند آن شیء را خلق کند.
بر اساس دیدگاه چهارم، خداوند از ازل حی نبوده و سپس حی شده است.۴ این قول فقط درباره صفت حی است و نظر قائلان به این قول در باب بقیه صفات معلوم نیست.
دیدگاه پنجم قول مؤمنالطاق است. وی قائل است كه خداوند عالم فی نفسه است، نه به این معنا که به وجود خارجی اشیا قبل از تقدیرشان علم داشته باشد؛ زیرا هنوز چیزی نیست. عالم است یعنی به هیچ چیز جهل ندارد. به این علم در اصطلاح، علم ذاتی خداوند گفته میشود؛ یعنی خداوند در ذات خود عالم است، ولی علم به وجود اشیا زمانی حاصل میشود که خداوند آن شیء را تقدیر و اراده