91
اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین

با این سیر تاریخی روشن می‌شود که این مسئله یک قضیه مختص به زراره نیست، چنان‌که شهرستانی نسبت می‌دهد؛۱ بلکه به گفته اشعری، نظریه امامیان تا پیش از نوبختیان بر معرفت اضطراری بوده است و از زمان نوبختیان معرفت اکتسابی مطرح می‌شود. معرفت اكتسابی در ادامه در مدرسه بغداد به صورت جدی‌تری پی‌گیری و نظریه رسمی شیعه تلقی می‌شود.

آل‌اعین و معرفت

از اندیشه‌هایی ‌که در مورد زراره مطرح است، مسئله معرفت اضطراری است؛ هرچند از بین مورخان و مقالات‌نویسان فقط شهرستانی در ملل و نحل به صراحت آن را به زراره نسبت داده است. شهرستانی سخن زراره را این‌گونه بیان می‌کند: «و حکی عن الزراریه انّ المعرفه ضروریه و انهّ لا یسع جهل الائمه».۲ در این کلام شهرستانی بر دو نکته تأكید كرده است: ۱. معرفت ضروری است و ۲. جهل به ائمه علیهم السلام و به تعبیر دیگر، عدم معرفت امام معصوم علیه السلام جایز نیست. در مورد معنای نکته دوم - لایسع جهل الائمه علیهم السلام - ابهاماتی وجود دارد. آیا منظور جواز تکوینی است، به این معنا که ممکن نیست کسی به ائمه علیهم السلام جهل داشته باشد؟ در این صورت به معنای اضطراری بودن معرفت ائمه علیهم السلام است. آیا منظور جواز تشریعی است، به این معنا كه جایز نیست کسی امام علیه السلام را نشناسد؟

شهرستانی و دیگران اندیشه زراره و خاندانش در مسئله «معرفت» را دقیق ذكر نكرده‌اند؛ از اين رو، برای دست‌یابی ديدگاه آنان چاره‌ای جز بررسی اقوال دیگر عالمان امامی در این زمینه نیست تا شاید بتوانیم ضمن واکاوی این اقوال، به

1.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص ۲۱۸.

2.. همان.


اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
90

انسان‌ها از سوی خداوند،۱ شاهد روشنی بر وجود مسئله معرفت اضطراری در این دوران است. نکته قابل توجه در مورد معرفت اضطراری این است که ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زرارة بن اعین مهم‌ترین راوی از امام باقر علیه السلام در این مسئله است.۲ نتیجه آنكه طرح این بحث در شیعه مقدم بر معتزله است؛ اما طرح مسئله معرفت اضطراری و معرفت اکتسابی به صورت کلامی آن در میان شیعیان‌، همپای معتزله و اهل حدیث رخ داده است. متکلمان شیعه نه‌تنها این دیدگاه را به تبع طرح عمومی اهل‌بیت علیهم السلام ذکر و روی آن بحث کردند، بلکه به‌تدریج به نظریه‌های کلامی دست يافتند؛ البته در تبیین آن دچار اختلافاتی نیز شدند.۳ با وجود تمام این اختلاف نظرها در بین عالمان امامی، اندیشه کلی متکلمان شیعه در دوران حضور، اعتقاد به معرفت اضطراری بوده است. شواهد حاکی از آن است که در میان متکلمان بزرگ شیعه کسی وجود ندارد که اصل مسئله معرفت اضطراری را انکار كند؛ اما در چگونگی تبیین آن، مانند اینکه آیا حاصل شدن این معرفت به شرط استدلال است یا نه، اختلاف وجود داشت.۴ گویا برای نخستین بار با ورود نوبختیان در عرصه مبحث «معرفت»، محور بحث عوض می‌شود و آنان قائل می‌شوند که معرفت می‌تواند اکتسابی نیز باشد. رفته‌رفته این مبنا مورد توجه عالمان امامی قرار گرفت و پرورش داده شد، تا آنجا که متکلمان بعدی شیعه از بحث معرفت اضطراری دوری جستند و قائل به معرفت اکتسابی و به تبع آن، معتقد به وجوب نظر شدند.۵

1.. عنه عن أبی خداش المهدی عن الهیثم بن حفص عن زرارة عن أبی جعفر علیه السلام قال لیس على الناس أن یعلموا حتى یكون اللّه هو المعلم لهم فإذا علمهم فعلیهم أن یعلموا (برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۰۰).

2.. شیخ صدوق، التوحید، ص۳۳۰.

3.. اشعری در مقالات الاسلامیین به این اقوال اشاره کرده است؛ در صفحات بعد آنها را مطرح خواهیم كرد.

4.. روایات بر جا مانده از اصحاب ائمه علیهم السلام درباره معرفت پیشینی انسان‌ها و نیز اقوال مقالات‌نویسانی همچون اشعری، به خوبی این مسئله را می‌نمایاند. در سطرهای بعد این شواهد ارائه خواهد شد.

5.. برای مطالعه بیشتر در این زمینه نک: امیرخانی، «تطور معرفت اضطراری در مدرسه كلامی امامیه در بغداد».

  • نام منبع :
    اندیشه‌های ‌کلامی خاندان اعین
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1020
صفحه از 208
پرینت  ارسال به