نسبت به آينده نيز همين گونه است : اولاً نبايد همه آينده را با عينك حال ، تاريك و تلخ دانست . درست است كه بخشى از سختى هاى وارد شده ، در زمان آينده نيز ادامه مى يابند ، اما نبايد فراموش كرد كه در همه آينده ، تداوم نمى يابند . حوادث ، پايان پذيرند و همه آينده را اشغال نمى كنند . ثانيا چه دليلى دارد كه تلخى و دردناكى تداوم حادثه در آينده را هم اكنون تجربه كنيم؟ اگر چه ممكن است بخشى از آينده نيز همانند حال ، ناخوشايند باشد ، اما هيچ دليلى ندارد كه ناخوشى آن را هم اكنون تجربه كرده ، بر خود تحميل كنيم . اندوه هر زمان را در زمان خودش تجربه خواهيم كرد ، نه در زمان حال.
بنا بر اين ، هنگام بروز سختى ها، دنيا را جز لحظه حال نبينيد و فقط اندوه لحظه حال را داشته باشيد . اين كار از تمركز تمام تنيدگى يك حادثه ، در زمان حال جلوگيرى كرده ، آن را تحمّل پذير مى سازد . واقعيّت ، اين است كه زندگى جز لحظه حال نيست . زندگى ، نه گذشته است و نه آينده ؛ بلكه لحظه حال است . امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد:
آيا نمى بينى كه دنيا ساعتى بين دو ساعت است ؛ ساعتى كه گذشت و ساعتى كه نيامده و ساعتى كه تو اكنون در آن هستى . ۱
بر اساس همين اصل، امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
بر اين دنيا بردبار باشيد كه ساعتى بيش نيست . آنچه را كه گذشته ، نه رنج آن را درمى يابى و نه سرور آن را ، و آنچه را نيامده ، نمى دانى كه چيست؟ همانا دنيا همين ساعتى است كه اكنون در آن هستى . ۲
۳ . آنچه بود و رفت ، مثل آنچه نبود
گاهى چيزى را از دست مى دهيم و بى تاب مى شويم و گاهى به خاطر آنچه