ديگرى ندارد .
در اين ميان ، راه چاره اين است كه محوريت لذّت جويى از بين برود. انسان براى اين كه لذّت ببرد، بايد لذّت طلب نباشد! براى تعديل لذّت جويى ، راه هايى وجود دارد كه در ادامه به آن مى پردازيم :
الف ـ بى رغبتى به دنيا
دلبستگى به دنيا و پيامد آن
پيش از اين گفتيم كه «ناپايدارى دنيا» ۱ و «اجتناب ناپذيرى سختى ها» ۲ از واقعيّت هاى دنيايى هستند كه ما در آن زندگى مى كنيم ؛ اما انسان ، دنيا را مكان لذّت طلبى و كامجويى مى خواهد و اين جاست كه بار ديگر ، ناهماهنگى ميان واقعيّت دنيا و خواسته انسان پديد مى آيد. آيا تاكنون به اين نكته فكر كرده ايد كه اين ناهماهنگى چه تأثيرى بر زندگى ما خواهد داشت؟ لذّت و دلبستگى به دنياى ناپايدار ، موجب اضطراب ، اندوه و حسرت مى گردد . اضطراب يعنى «نگرانى فردا» ، اندوه يعنى «غم امروز» و حسرت يعنى «افسوس ديروز» . اگر انسان ، لذّت طلب شود ، نسبت به آينده ، نگران است و نسبت به مصيبت وارد شده ، غمگين مى گردد و نسبت به ديروز خود ، در آه و افسوس خواهد بود . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
من سه چيز را براى كسى كه دلبسته دنياست ، تضمين مى كنم : فقرى كه بى نيازى ندارد ، و گرفتارى اى كه آسودگى ندارد و اندوهى كه پايان ندارد . ۳
در همين زمينه ، امام صادق عليه السلام نيز مى فرمايد:
هر كس دلبسته دنيا باشد ، دل او به سه چيز مبتلا مى شود : اندوهى