101
هنر رضايت از زندگي

تصوّر كنيد اگر فرزند ناصالح و فاسدى مى داشتيد ، چه قدر حاضر بوديد خرج كنيد تا فرزندتان صالح و شايسته گردد؟
روزى كسى كه وضع چندان مناسبى نداشت ، به نوعى گلايه مى كرد . در لا به لاى صحبت هايش از فرزندان خود تعريف كرد كه تاكنون چه دام هايى كه شيطان براى آنان گسترده ، ولى آنان پاكى و عفّت خود را حفظ كرده اند. وقتى صحبت او به اين جا رسيد ، از او پرسيدم: اگر فرزندان شما نااهل و ناباب بودند، چه قدر حاضر بوديد بدهيد تا آنان ، به راه پاكى و عفاف برگردند؟ او به فكر فرو رفت و گفت : «هيچ قيمتى براى آن نمى توان تعيين كرد» .
گفتم : پس چرا قدر اين ثروت هاى عظيم را نمى دانيد؟! انسان ، دوست دارد ثروت فراوانى داشته باشد، اما اگر يكى از فرزندانش ناباب شود ، حاضر است همه ثروت هاى خود را بدهد تا فرزندش صالح شود! اگر مال فراوان نداشته باشيم، ولى خداوند ، فرزند صالحى به ما داده باشد ، بايد بدانيم اين فرزند صالح ، ثروت گران بها و ارزشمندى است كه نمى توان قيمتى براى آن تعيين كرد . دارايى و برخوردارى فقط به مال نيست . چيزهاى بسيار ديگرى مثل همسر و فرزند صالح هم هستند كه جزو دارايى هاى زندگى محسوب مى شوند و ما زمانى از وجود آنها لذّت مى بريم كه قدر آنها را بدانيم . نعمت ناشناخته و پنهان ، لذّتى هم به ارمغان نمى آورد . ثروت هاى واقعى زندگى را بايد بشناسيم ، تا از وجود آنان لذّت ببريم.

۳ . با خدا بودن

تا به حال فكر كرده ايد چرا «نى» مى نالد و ناله او حزن خاصى دارد؟ شعر معروف «بشنو از نى»، حقايق بسيارى را در بر دارد . ناله «نى» ، ناله جدايى و فراق است :
بشنو از نى چون شكايت مى كند
از جدايى ها حكايت مى كند

ناله نى ، ناله غريبى و تنهايى است . خانه نى ، نيستان است و نى ، چون از خانه خود و از جمع نى ها دور افتاده است ، نالان است:

كز نيستان تا مرا ببريده اند
از نفيرم مرد و زن ناليده اند

سينه نى ، مالامال از اشتياق وصل و بازگشت به اصل خويش است و از اين روست كه سوز فراق و اشتياق ديدار را در ناله آن مى توان حس كرد:

سينه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگويم شرح درد اشتياق

هر كسى كو دور مانْد از اصل خويش
باز جويد روزگار وصل خويش.

۱
مولوى ، اين تمثيل را براى تشريح وضعيت انسان بيان كرده است و چه تمثيل زيبايى : نى ، چون از اصل خويش دور افتاده است ، دلى آتش گرفته و آهى سوزان دارد . انسان نيز چنين وضعيتى دارد . انسان از ديار خاك نيست . در برهوت ماديت و در اين خاكستان ، تنها و بى كس است ، سرگشته و حيران است ، دلش آرام ندارد و بهانه كسى را مى گيرد : «من ملك بودم و فردوس برين جايم بود» . ريشه انسان ، آن جايى است كه روح را در آن دميدند . روح انسان از هر چه باشد ، به همان چيز ، تمايل پيدا مى كند و فقط اين گونه است كه آرام مى گيرد . خداوند از روح خود در انسان دميده است : «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى» ۲
و لذا تا به او وصل نشود ، آرام نمى گيرد . راز مناجات انسان و سوزناكى ناله هاى عاشقانه او همين است ؛ اينها ناله هايى از درد فراق و شوق وصال است.
يكى از نيازهاى اساسى انسان ، نياز به خداست . تا خدا در زندگى انسان

1.مثنوى معنوى ، دفتر اوّل، بيت ۱ ـ ۴ .

2.سوره حجر ، آيه ۲۹ .


هنر رضايت از زندگي
100

محروم اند، خود را تنها مى يابند ؛ هر چند كه همسرى دارند و با دوستان و آشنايان و فاميل زندگى مى كنند . گويا فرزند داشتن ، يكى از نيازهاى عاطفى انسان است .
حضرت زكريا عليه السلام كه از نعمت فرزند ، محروم بود ، از تنهايى به خداوند شكايت كرد و گفت:
«رَبِّ لَا تَذَرْنِى فَرْدًا وَ أَنتَ خَيْرُ الْوَ رِثِينَ . ۱ پروردگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترين وارث هستى» .
امام صادق عليه السلام ، نداشتن فرزند را يكى از عوامل تنيدگى و نارضايتى از زندگى مى داند ۲ و وجود آن را مايه اُنس در بى كسى ها و آرامش در تنهايى ها مى شمرد. ۳ فرزند، مايه روشنى چشم و شادابى قلب ۴ و بركت زندگى ۵ و ميوه دل ۶ است . بوى فرزند ، از بوى بهشت است. ۷ البته اين ، وقتى ارزشمندتر و لذّت بخش تر مى شود كه فرزند انسان ، فرزند صالح باشد . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
از خوش بختى مرد ، داشتن فرزند صالح است . ۸
فرزند صالح را با هيچ ثروتى نمى توان معاوضه كرد . شايد شما از ثروت ، برخوردار نباشيد ؛ اما اگر فرزندان صالح و شايسته اى داريد ، قدر آنها را بدانيد ، آنها را دوست بداريد ، تا لذّت وجود آنان را درك كنيد .

1.سوره انبياء، آيه ۸۹ .

2.الخصال ، ج۱، ص۲۸۴ ؛ مكارم الأخلاق ، ص۱۹۹ ؛ بحار الأنوار ، ج۷۴ ، ص۱۸۶ .

3.الكافى ، ج ۶ ، ص ۷ .

4.الفردوس ، ج۱ ، ص۷۹ ؛ فتح البارى ، ج۹ ، ص۲۸۰ ؛ مكارم الأخلاق ، ص۲۲۴ .

5.الفردوس ، ج۵ ، ص۳۵۹ ؛ كنز العمّال ، ج ۱۶ ، ص۲۷۴ .

6.مسند ابى يعلى ، ج۲ ، ص۱۰ ؛ المستدرك على الصحيحين ، ج۴ ، ص۲۳۹ ؛ الجامع الصغير ، ج۱ ، ص۳۶۹ ؛ الفردوس ، ج۱ ، ص۲۰۴ ؛ كنز العمّال ، ج۱۶ ، ص ۴۵۷ .

7.الجامع الصغير ، ج۲ ، ص۲۱ ؛ كنز العمّال ، ج۱۶ ، ص۲۷۴ ؛ روضة الواعظين، ج۲، ص۳۶۹ ؛ عدة الداعى ، ص۸۶ .

8.الكافى ، ج۶ ، ص۳ ؛ عدة الداعى ، ص۸۶ ؛ ر. ك: الجعفريات ، ص۹۹ .

  • نام منبع :
    هنر رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    rl
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    h,g
تعداد بازدید : 2931
صفحه از 188
پرینت  ارسال به